محسن سوهانی، پژوهشگر میانرشتهای، استاد دانشگاه و مدیركل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش، در یادداشتی با عنوان «اهمیت شاعر-مهندس بودن» از گفتوگوی خود با فرانكو براردی، نظریهپرداز چپگرای ایتالیایی، پرده برداشت. براردی در این پیام به مردم ایران، با تأكید بر پیوند خلاقیت و فناوری، نسل امروز را به رهایی از "تنهایی دیجیتال" و تلاش برای ساخت جهانی عادلانهتر فراخوانده است.
به گزارش روابط عمومی رادیو نمایش، محسن سوهانی، پژوهشگر میانرشتهای و مدیركل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش، در همین راستا با طرح پرسشی مهم، سراغ فرانكو براردی، نظریهپرداز برجسته چپ ایتالیا رفت تا از او درباره وضعیت امروز ایران و پیامش به مردم این سرزمین بپرسد.فرانكو براردی، مشهور به "بیفو"، متولد 1949، استاد تمام فلسفه و نظریه رسانه در دانشگاه بولونیاست و نزدیك به پنج دهه در حوزههای روانشناسی سیاسی، نقد سرمایهداری و تأثیر فناوری بر انسان فعالیت كرده است. او از فعالان جنبشهای دهه 60 و 70 میلادی و بنیانگذار رادیو آلیچه، نخستین رسانه مشاركتی در اروپا، به شمار میرود. اثر او با عنوان «ظهور دوم: چگونه با آشوب سر كنیم؟» به فارسی ترجمه شده است.سوهانی در این گفتوگو كه از طریق ایمیل صورت گرفته، روایت میكند كه براردی ایران را هرگز از نزدیك ندیده و با توجه به سن بالا نیز بعید میداند بتواند به ایران سفر كند؛ با این حال، میداند كه برخی پژوهشگران ایرانی با آرا و نوشتههایش آشنا هستند.براردی در تحلیل خود از جنبشهای جهانی دهههای گذشته، به حركتهایی اشاره میكند كه علیه سرمایهداری استعماری، استبداد سیاسی و ظلم جنسیتی شكل گرفتند و جوهره آنها را شورشی شناختی علیه سلطه نظام سرمایهداری میداند؛ شورشی كه آخرین امید انسان برای فرار از شكست نهایی بود. اما این جنبشها به پایداری نرسیدند و امروز جهان با بحرانهایی چون نژادپرستی، جنگ، تغییرات اقلیمی و استعمار خشونتبار مواجه است.او تاریخ پنجاه ساله اخیر ایران را نمادی از شكست پروژه «همگرایی جهانی» میداند؛ طرحی برای اتحاد فراملی علیه استعمار و استبداد. اما با وجود همه این ناكامیها، براردی تصریح میكند: «امید من به شما زنده است. باید با آگاهی به مبارزه ادامه دهید؛ زیرا آینده متعلق به كسانی است كه از تنهایی دیجیتال رها شده، به همبستگی و همدلی پناه میبرند و برای ساختن دنیایی عادلانهتر تلاش میكنند.»وی نسبت به خطر «فراموشی آینده» هشدار میدهد: بحرانی كه در آن نسل جدید، در نتیجه افسردگی، بحران زیستمحیطی و تنهایی دیجیتال، امید به آینده را از دست داده و حتی از تولید مثل و روابط اجتماعی و جنسی فاصله گرفته است.در این میان، براردی بازسازی «شادی اجتماعی» را تنها راه نجات میداند؛ آنهم از طریق اتحاد میان "شاعر و مهندس"، یا به عبارتی پیوند میان خلاقیت و فناوری. به اعتقاد او، این تركیب میتواند نیرویی نو برای مقابله با سلطه اقتصادی و استعمار مدرن باشد.سوهانی در تحلیل خود از ایده «شاعر-مهندس» براردی مینویسد: این مفهوم، تأكیدی است بر پیوند ایدئولوژی و تكنولوژی، یا همان همگرایی آرمانگرایی فرهنگی و واقعگرایی علمی، كه میتواند به عنوان تجلی خرد و نماد دوبال سیمرغِ توسعه ایرانی تفسیر شود. او یادآوری میكند كه «هیچ سودای آرمانگرایانهای بدون ابزار فناوری و نگاه واقعگرایانه به نتیجه نمیرسد»، و راه نجات از تنهایی دیجیتال را در امید، شادی و حركت جمعی میداند.براردی در پایان، با نگاهی امیدوارانه، از ایرانیها میخواهد كه با آگاهی، تخیل، همكاری و خلاقیت به سوی آیندهای انسانیتر، مقاومتر و همدلانهتر گام بردارند.