در بهار 1798 كارآگاه والتر هریس به همراه همسرش هلن وارد شهر كوچك كَستِلتون واقع در مركز كشور انگلستان می شه. او، اومده تا قاتل شهردار جاشوا لِنِت رو پیدا كنه. والتر و هلن در بدو ورود به شهر متوجه می شن كه مردم شهر، بی سواد، بسیار خرافاتی و بشدت تحت سلطه كلیسا هستن و درباره دریاچه نزدیك شهر كه خیلی هم ازش می ترسند، افسانه سرایی می كنن. یكی از متهمان اصلی قتل شهردار لنت، پسر شهردار یعنی جاناتان لنته. جاناتان شاهد عذاب هایی بوده كه مادرش ـ الیزابت ـ می كشیده و هرگز باور نداره كه مادرش جن زده شده..
بیشتر ...