♨️ باید خودآگاهانه پیش بتازیم…

💢برش هایی از مصاحبه ی مدیر رادیو نمایش با روزنامه جام جم به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و هفته هنر انقلاب

1401/01/24
|
18:49

🔺معتقدم در این چهل و چند ساله ی بعد از پیروزی انقلاب روند رو به رشدی در هنر انقلاب داشته‌ایم و بارقه‌هایی نیز رقم خورده است، اما اگر بخواهیم ادعا كنیم به یك مكتب فراگیر دست یافته‌ایم، هنوز این مهم محقق نشده‌. البته رسیدن به این هدف، بسیار با اهمیت و آینده‌ساز است.

🔺به نظرم یكی از بزرگ‌ترین چالش‌های كشور، توسعه نامتوازن است. از اولین جرقه‌ها و دغدغه‌های تحول‌خواهانه كه از عصر قاجار در مواجهه با جهان خارج شكل گرفت و عده‌ای برای یادگیری فنون غربی به فرنگ اعزام شدند، جریانی شكل گرفت كه دكتر مجتبی مینوی از آن به كاروان معرفت یاد كرده‌اند، اما من به كاروان بی‌معرفتی تعبیر می كنم. زیرا این جماعت منورالفكر به جای این كه عناصر تمدنی و فنون و دانش‌های غربی را به نفع فرهنگ ایرانی و هویت ملی تسخیر كنند، صرفا از آن‌ها تقلید كردند.

🔺چنانچه معروف است تقی‌زاده گفته بود برای پیشرفت «باید از فرق سر تا نوك پا غربی شویم» و این طرز فكر باعث شد فرهنگ ما تحت‌الشعاع قرار بگیرد و مفهوم توسعه نتواند با زمینه‌های فرهنگ و هویت ملی، متوازن و همگام پیش برود.

🔺پیشتر حكیمان و هنرمندان ما محتوای فرهنگمان را در ظرف شعر و در قالب واژه ها و قافیه‌ها می‌ریختند كه البته بسیار هم اثرگذار بود. برای مثال می‌توان از شاهكار‌هایی نظیر گلستان و بوستان سعدی، شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و... یاد كرد كه چكیده‌ای از فرهنگ ایرانی را در خود بازتاب می‌دادند. اما در هنر‌های نوظهورتر این‌طور نشد. برای مثال تئاتر به معنای مدرن خود معمولا متون ترجمه شده و تقلیدی را به كار بست و حتی تطبیق هم در این زمینه به‌خوبی صورت نگرفت. این‌ها با روح ایرانی همخوان نبودند. به عنوان نمونه شخصیت پردازی ولادیمیر و استراگون در نمایشنامه «در انتظار گودو» مبتنی بر تجربه انسان غربی در كوران جنگ جهانی بود، اما انسان ایرانی زیست و دغدغه ای دیگر داشت. همین‌ها باعث شد تا عموم مردم ما با این متون ارتباط شایسته برقرار نكند.

🔺بعد از انقلاب نیز نتوانسته‌ایم به نحو شایسته الگو‌های ایرانی را به یك سبك در عرصه های مختلف هنری، به ویژه هنرهای نمایشی تبدیل كنیم. درحالی كه كشورهای رقیب پیشتازند. مثلا همسایه دیوار به دیوارمان تركیه از سال 2012 در عرصه سریال‌سازی فعالیت خود را با برنامه‌ریزی دقیق شروع كرد و امروز به یكی از قطب های صنعت تولید فیلم و سریال دنیا تبدیل و صاحب سبك شناخته می‌شود؛ بنابراین باید صاحب سبك بودن را مورد توجه ویژه قرار دهیم. البته بارقه‌ها و تلاش‌های ستودنی نیز انجام شده‌است، اما زمانی تام و تمام خواهد بود كه تبدیل به یك جریان شود.

🔺هنر مردمی زمینه مهمیست كه مخاطب عام را برای خود متصور است و قصد دارد برای طیف‌های گسترده اجتماعی هنرنمایی كند؛ بنابراین دو شكل كلی دارد: نخست آن كه هنرمند اثر خود را طبق چشم انداز دایره وسیع مخاطبان خلق كند و دیگری هنری كه جوشیده از بطن فرهنگ توده‌های مردم باشد. مردمی بودن شاخصه مهم و ترازی در مقیاس فرهنگ ملی محسوب می‌شود و هر كشوری باید تلاش كند در راستای تقویت هنر مردمی كه نگه‌دارنده فرهنگ بومی و فولكلور خود است، همت داشته باشد.

🔺هنر از عناصر و مؤلفه‌های اصلی فرهنگ ایرانی محسوب می‌شود و هنردوستی با ذات ایرانیان عجین ‌است. در كشورمان استعداد‌های درخشان و نخبگان هنری زیادی وجود دارند كه اگر به مسیر درست هدایت شوند، می‌توانند نقش بسیار مثبتی را برای آینده ایفا كنند. با وجود این سرمایه انسانی می‌توان به آینده امیدوار بود. اما امیدوارم به بعد هویت محوری هنر با توجه به این كه در عصر فضای مجازی و جهانی شدن هستیم و این ماجرا، روند پرشتابی به خود گرفته و تهدیدی برای فرهنگ و هویت بومی و ملی محسوب می‌شود، نیز توجه كنیم. هنر می‌تواند نقش و رسالت خود را به‌خوبی ایفا كند. همان نقشی كه روزی در تاریخ، وقتی ایران تحت فشار تهاجم چندجانبه و خطر از بین رفتن فرهنگ بود توسط فردوسی از نظم كاخ بلندی به‌واسطه شاهنامه آفریده شد تا زبان فارسی و مؤلفه‌های فرهنگ ایرانی را حفظ و تداوم ببخشد. امیدوارم در عصر حاضر نیز هنرمندان این نقش و رسالت ملی را بتوانند ایفا كنند.

دسترسی سریع