كنیه آن حضرت ابوالحسن و ابومحمد است . و القاب مشهوره ی آن حضرت زین العابدین و سید الساجدین ، سیدالعابدین ، زین الصالحین ، وارث علم النبیین ، وصی الوصیین، منارالقانتین ، خاشع ، المجتهدالزّاهد، العابد، البكاء ، السجاد و زكی ، امین و ذوالثفنات
شهادت حضرت امام زین العابدین(ع) به روایتی (95 ق)
جای آن دارد كه بارد آسمان خون بر زمین در عزای سیّد سجّاد، زین العابدین
آنچه او دید از جفای كوفیان و شامیان كافرم گر هیچ كس دیده است ظلمی این چنین
سی و شش سال از پس قتل پدر در كربلا روز و شب كاری نبودش غیر زاری و غمین
گاه برنی جلوه گر دیدی سر پاك حسین گاه خوردی تا زیانه از غلامان حَصین
خویش را از اهل دین خواندند آن بی دین گروه وانگهی بستند در زنجیر كین، سلطان دین
(نصیر اصفهانی)
كنیه آن حضرت ابوالحسن و ابومحمد است . و القاب مشهوره ی آن حضرت زین العابدین و سید الساجدین ، سیدالعابدین ، زین الصالحین ، وارث علم النبیین ، وصی الوصیین، منارالقانتین ، خاشع ، المجتهدالزّاهد، العابد، البكاء ، السجاد و زكی ، امین و ذوالثفنات .
به روایت امام صادق نقش نگین انگشتر آن حضرت الحمدلله العلی بوده و به روایت امام محمد باقر(علیه السلام) العزهء لله و به روایت ابوالحسن موسی خَزِیَ وَ شَقِیَ قاتِلُ الحُسَین بن علی .
ابن بابویه از حضرت باقر (علیه السلام) روایت كرده است : پدرم علی بن الحسین (علیه السلام) هرگز یاد نعمتی از خدا را نكرده مگر اینكه سجده كرد برای شكر آن نعمت و هرگز آیه ای از كتاب خدا را نخواند، مگر آنكه سجده كرد و هرگاه حق تعالی از او بدی را دفع می كرد كه از او در بیم بود یا مكر مكركننده ای را از او می گردانید سجده می كرد و هرگاه توفیق می یافت میان دو كس را اصلاح كند، برای شكر آن سجده می كرد و اثر سجده در جمیع مواضع سجده آن حضرت بود، و به این سبب آن حضرت آن حضرت را سجاد می گفتند . و نیز از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت كرده كه در موضع سجده پدرم اثرهای آشكار و برآمدگیها بود ، كه در هر سال دو مرتبه آنها را از ین می بردند و در هر مرتبه ثفنه و برآمدگی پنج موضع را می بریدند به این سبب آن حضرت را دوالثفنات می خواندند . مؤلف گوید : اهل لعنت گفته اند: ثفنه یعنی آنچه از شتر موقع خواب به زمین برسد و سفت شود و پینه ببندد و از این معلوم می شود كه پیشانی و دو كف دست و زانوهای مبارك آن حضرت از كثرت سجده پینه می بسته .همچنین روایت كرده است كه چون زهری حدیثی از حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) نقل می كرد و می گفت : كه سفیان بن عُیَیْنَه پرسید : چرا ایشان را زین العابدین می گویی؟ گفت : « برای آنكه شنیده ام از سعید بن المسیب كه روایت كرد از ابن عباس ، كه حضرت رسول فرمود : در روز قیامت منادی ندا كند، كجاست زین العابدین ، گویا می بینم فرزندم علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) در آن هنگام با تمام وقار و سكون صفوف اهل محشر را بشكافد و بیاید.» و در كشف الغمه است : سبب ملقب شدن آن حضرت به زین العابدین ، آن است كه شبی آن جناب در محراب عبادت به تهجّد ایستاده بود، پس شیطان به صورت مار عظیمی ظاهر شد و پای حضرت را گزید به نحوی كه حضرت ناراحت شد ولی توجه نكرد و پس از آنكه از نماز فارغ شد، فهمید كه او شیطان است، پس فرمود، « دور شو ای ملعون» و باز متوجه عبادت خود شد. پس شنید كه هاتفی سه مرتبه او را ندا كرد : « اَنتَ زینُ العابدین ، زینت عبادت كنندگان» پس این لقب ظاهر و در میان مردم مشهور گشت .( بحارالانوار، ج 41، ص 3و5)
امام سجاد علیه السلام و لقب زین العابدین
امام سجاد علیه السلام شبی در محراب به نماز شب ایستاده بود كه شیطان به صورت مار بزرگی در نظرش جلوه كرد تا توجه او را از عبادتش سلب كند. اما امام به او هیچ توجهی نفرمود. شیطان انگشت پای امام را گزید، امّا امام همچنان به نمازش ادامه داد. پس از نماز، صدایی را شنید كه سه بار می گفت:« انت زین العابدین» (تو زینت عبادتكنندگانی).
از آن به بعد این لقب به امام سجاد اختصاص یافت.
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل كرده است كه فرمود:«در روز قیامت، منادی ندا می دهد كه « زین العابدین كجاست؟ »و من گویا علی بن الحسین را میبینم كه در بین جمعیت با غرور و سربلندی راه میرود.» (منتهی الامال ص 739 علل الشرایع ص 330 ، باب 165 مناقب ج 3 ، ص 304.)
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
كلمات قصار امام زین العابدین علیه السلام
كسی كه ارج خود بداند، دنیا نزد او ناچیز است.
محبوب ترین شما نزد خدا كسی است كه رفتارش بهتر باشد.
كسی كه رغبتش به آنچه نزد خدا است بیشتر است، اعمال او نزد خدا با ارزش تر است.
كسی كه خوش خلق تر است، به خدا نزدیك تر است.
مؤمن رفتار خود را با بردباری در می آمیزد.
مؤمن رازی را كه به او سپرده اند با دوستان یكرنگ خود نیز در میان نمی گذارد.
مؤمن هیچ كاری را برای ریا انجام نمی دهدو هیچ كار را از روی شرم رها نمی كند.
مؤمن از گواهی دادن در حق غیر دوستان نیز دریغ نمی كند.
مؤمن از این كه مورد ستایش و تمجید قرار گیرد، می ترسد.
كسی كه به آنچه خدا نصیب او كرده است، قناعت كند، از بی نیازترین مردم است.
از امام زین العابدین علیه السلام پرسیده شد، چه كسی قدر و منزلت بیشتری دارد؟ آن حضرت فرمود: كسی كه دنیا نزد او قدر و منزلتی نداشته باشد.
همنشینی با مردمان نیكوكار موجب صلاح و رستگاری می شود.
رفتار به شیوه دانشمندان سبب افزایش خرد می شودد.
آزار نرساندن نشانه كمال عقل و موجب آسایش در دنیا و آخرت است.
كسی كه راهنمای دانایی ندارد، تباه می شود.
در شگفتم از كسی كه از خوراكی به سبب زیانش می پرهیزد، ولی از گناه به سبب زشتی اش دوری نمی كند.
توبه نه به گفتار، كه به بازگشت از امور ناشایست و انجام دادن كار نیك است.
مبادا به گناهی كه می كنی شادمان شوی كه شادمان شدن به گناه بدتر از انجام دادن گناه است.