جواد پیشگر می گوید :كارگردانی در حوزه ی درام و نمایش در شاخه های مختلف چه در تئاتر صحنه ای ، چه در رادیو و چه سایر رسانه های دیگر دارای مشخصه های مشتركی است.
اولین كاری كه می كنیم انتخاب متن است و بعد خواندن و درك و شناخت متن كه هدف از آن نفوذ به لایه های درونی متن است.به تعبیری همان تحلیل و بررسی كه ما در تولید یك اثر نمایشی مورد استفاده قرار می دهیم در نمایش رادیویی
هم همین كار را انجام می دهیم تا هدف و رویكرد نویسنده و چرایی نوشتن آن متن را كارگردان دریافت كند.
در حوزه ی تولید این مضامین و محتوا جان بخشی می شود ، یعنی تبدیل و تولید می شود به اثری
كه مخاطب می شنود یا می بیند.
آنچه كه حوزه ی نمایش رادیویی را از سایر تولید های نمایشی متمایز می كند ابزار كار ماست
بنابر این آنچه كه به عنوان شاخصه ی اصلی برای یك كارگردان نمایش رادیویی است شناخت از ابزار شنیدنی تولید نمایش است. البته دانش تخصصی و شناخت از حوزه ی بازی و دانستن حداقل پارامترهایی كه برای تولید یك اثر لازم است به صورت بدیهی مورد نیاز یك كارگردان رادیویی است.
از وظایف دیگر كارگردان بعد از خواندن و تحلیل متن ، شناخت ویژگی های شخصیت های آن نمایش است كه باید به بازیگر منتقل شود.
از دیگر موارد بسیار مهم در نمایش رادیویی ، انتخاب بازیگر است ؛ برای نمایش رادیویی جنس صدای بازیگر برای ما اهمیت دارد ،اگر در نمایش رادیویی دو شخصیت رو به روی هم با ویژگی های متفاوت و كاراكترهای متفاوت اما با جنس صدای یكسان با هم صحبت كنند، مخاطب شخصیت هارا گم می كند و نمی تواند بازیگران را از هم تشخیص دهد.
نكته ی دیگری كه در كارگردانی نمایش رادیویی حائز اهمیت است ترسیم محیط و جغرافیای صحنه هاست كه در درجه اول در ذهن كارگردان و سپس برای بازیگران تجسم می شود. در این نمایش ها دقت به آمبیانس صحنه ها و صداهای مربوط به جغرافیای صحنه ها بسیار اهمیت دارد زیرا باعث پرورش عنصر خیال مخاطب می شود.
مسئله ی مهم دیگر ، پرسپكتیو و فضاسازی است.
كارگردان می تواند بر اساس دوری و نزدیكی شخصیت ها از هم با فاصله گرفتن بازیگران از میكروفون یا نزدیك شدن به آن فضای صحنه را بر اساس جغرافیای متن ملموس سازد.
نكته ی دیگری كه در كارگردانی اهمیت دارد توجه به ریتم است.
دقت به مقوله ی میزانسن و حركت در انتقال معنا و محتوای كنش و حالات بازیگر از دیگر وظایف كارگردان است كه كمتر به آن توجه شده است. اگر در یك زمان طولانی دو بازیگر گفت و گوی طولانی و بی تحركی را داشته باشند برای مخاطب خسته كننده خواهد بود، حركت كردن و میزانسن ها باید بر اساس نیاز طراحی شوند.
سكوت و مكث ها می توانند كارهای بسیاری در نمایش رادیویی برای كارگردان انجام دهند مانند پی بردن به درونیات شخصیت ها و… .
نكته ی مهم دیگر مدیریت دیالوگ ها توسط كارگردان است. هیچ كلمه ای بی دلیل بیان
نمی شود، دیالوگ ایجاد حركت ، كنش و حادثه می كند ، پس تا وقتی كه بازیگر به لایه های عمیق آن دیالوگ پی نبرد قادر به صحیح بازی كردن آن نیست.
مسئله ی آكسان گذاری روی كلمات در دیالوگ ها نیز از وظایف مهم كارگردان است. كارگردان بر اساس ضرورتی كه در كلمات وجود دارد تاكید بر آكسان گذاری آن ها در دیالوگ ها می كند ؛ اساسا در نمایش رادیویی و درام شنیداری هر كلمه یك نشانه است و ما بر اساس این نشانه ها اطلاعات مورد نیاز را به مخاطب منتقل می كنیم.
دیگر مسئله ی مهم ضرباهنگ اثر است كه در انتقال مفهوم و اثرگذاری نمایش رادیویی بسیار موثر است.