پوریا موسوی نویسنده مجموعه «سمفونی رخت ها» :پریشانیم و نمی دانیم ریشه مسائل كجاست!»

این روزها مجموعه ای به نام «سمفونی رخت ها» در اداره كل هنرهای نمایشی رادیو تولید می شود كه میرطاهر مظلومی كارگردان وپوریا موسوی نویسنده آن است.

1399/05/05
|
15:58

به گزارش روابط عمومی اداره كل هنرهای نمایشی رادیو ، پوریا موسوی نویسنده «سمفونی رخت ها» درباره این اثر گفت: «سمفونی رخت ها» سومین نمایشنامه از سه گانه ی مشروطه است كه در ادامه-ی «مضحكه در تهران» و «كارنوال در تهران» نوشته شده و وجه تسمیه ی آن دو بعد دارد. ابتدا این كه رازی درون رخت و لباس هایی ست كه مخاطبان با آن مواجه خواهند شد و دیگر این كه هر نام سه نمایشنامه از سه گانه ی مشروطه، نام یك گونه ی هنری از اجرا و موسیقی را در خود جای داده است. به این ترتیب مضحكه، كارنوال و سمفونی در این سیر مشخص از پی هم آمده اند.
موسوی درباره ایده شكل گیری این نمایش رادیویی گفت :همانطور كه پیشتر و در مورد «كارنوال در تهران» هم اشاره شد، ماجرای این سه گانه به گونه ای غیر مستقیم در ادامه ی یكدیگر مطرح می شود كه در بازه ی زمانی دوره ی سلطنت محمدعلی شاه قاجار-از زمان سلطنت تا فتح تهران- روایت می شود.
وی افزود: به تبع ایده ی این نمایشنامه هم ریشه در گذشته ی ماجرا دارد اما آنچه مشخصا در این درام برای من به نقطه ی شروع بدل شد، مساله ی انجمن های زنان مشروطه خواه در ایران بود كه علی-رغم نقش موثر در تاریخ معاصر و اهمیت فراوان شكل گیری آنها كمتر به آنها پرداخته شده است.
این نویسنده در ادامه در پاسخ با این سوال كه دلیل علاقه اش به تاریخ ایران چه هست ، گفت:بیش از هر چیز دارم دنبال پاسخ هایی برای سوال های خودم می گردم. به خیالم ما در یك وضعیت پریشان زندگی می كنیم. پریشانیم چون با مسائل و مصائبی روبرو هستیم اما نمی دانیم ریشه ی مسائل دقیقا كجاست. این وضعیتی ست كه من در مورد حیات اجتماعی جامعه ی ایرانی احساس می كنم.

وی خاطرنشان كرد: پرداختن به تاریخ معاصر ایران پیش از هرچیز برایم یك پروژه ی شخصی ست تا بتوانم به سوال هایم در مورد وضعیت موصوف پاسخ دهم و البته در این میان چیزهایی را در خلال متون با مخاطبانم در میان بگذارم. من فكر می-كنم مطالعه ی تاریخ معاصر با نگاهی جامعه شناسانه می تواند پاسخ های به دست دهد تا شاید ما را از پریشانی خارج كند.
نویسنده نمایش رادیویی «سمفونی رخت ها» در ادامه افزود: چند سال پیش وقتی مدیر تیم های پژوهشی جشنواره ی تجربه دانشگاه تهران بودم فرضیه-ی پریشانی را در گفتگوها و كتاب پژوهش جشنواره مطرح كرده بودم. از همان وقت هم مشخصا با همین دیدگاه تاریخ معاصر را مطالعه می كنم؛ فرضیه ی پریشانی در باره این است كه مختصات اكنونی خود را نمی دانیم، در حقیقت انگار كه در فضایی معلق هستیم، در نتیجه نمی توانیم درك درستی هم داشته باشیم. اگرچه امروز در جهان پسامدرن و در فضای نامكان ها و نازمان زندگی می كنیم، اما اگر می خواهیم درك درستی از وضعیت اكنونی داشته باشیم ابتدا باید تكلیف خود را با سیر زمان خطی از گذشته تا امروز روشن كنیم. نهایتا می توانم بگویم من اینطور به دنبال پاسخ ها برای سوالاتم می گردم.
موسوی همچنین درباره اینكه تا چه اندازه شخصیت های این نمایش واقعی هستند ، پاسخ داد: هیچ كدام از شخصیت های این درام واقعی نیستند. همگی را ساخته ام. البته طبیعی ست كه از بعضی نفرات الهام گرفته باشم اما آنچه در نهایت ساخته شده به هیات اشخاص نمایش درآمده مخلوق همین درام است.
وی افزود: اگر خواسته باشم از علاقه ام به واقعی بودن اشخاص بگویم، حتما «ماهرخ» كسی است كه دوست داشتم واقعی بود و در دو نمایشنامه ی پیش هم دلم می خواست ماه بانو از كارنوال و قدمشاد از مضحكه زنده می شدند یا واقعی بودند. تا بشود این سه تا زن را كنار هم دید.
این نویسنده عنوان كرد: همه ی این آرزو از آن روست كه به خیالم اینها از جنس زنانی هستند كه روزی در ایران زنده بوده اند یا می شد شبیه شان را پیدا كرد، اما مغفول مانده اند ، از نگاه آدم ها یا به حاشیه رانده شده اند. من آرزو می كنم كاش اینها واقعی بودند یا می شد زنده شان كرد تا امروز هم ببینیمشان.
موسوی ادامه داد : بعد از پایان این سه گانه قصد داشتم تا كمی از این دوره فاصله بگیرم. طبیعی هم بود؛ چون از ماه های آخر سال گذشته تا امروز بالغ بر چهارصد صفحه نمایش ماحصل نوشتن این سه گانه بوده كه با همراهی اشكان شریعت نوشتیم. اما بعد با پیشنهادی از طرف رادیو در مورد زندگی پهلوان «سید حسن رزاز» مواجه شدم كه در حال حاضر مشغول طراحی آن هستم . این سریال هم در بازه ی زمانی 1257 تا 1320 می گذرد و البته رابطه ای مستقیم با مساله ی مشروطه دارد.
این نویسنده درباره حضورش در زمان تولید نمایش های رادیویی گفت :من همیشه سر ضبط نمایش ها در استودیو حاضر هستم و حقیقتا هربار همكاری خوبی با عوامل مختلف شكل گرفته است. این نمایش هم از این قاعده خارج نبوده. برای من بیش از هر چیز دیگر حضور و همكاری با میرطاهرمظلومی سازنده ی این فضا بوده است. برخورد حرفه ای آقای مظلومی در پروسه ی پیش تولید تا تولید و پس از آن-حتی تا پایان پخش نمایش وضعیتی كاملا حساب شده را ایجاد كرده كه برای من بسیار با ارزش و سازنده بوده. در حقیقت باید بگویم میرطاهرمظلومی به عنوان هدایت گر كل تیم تولید ، روابط را به گونه ای تنظیم می كند كه در نهایت همه ی اعضاء تیم با فضایی حرفه ای مواجه می شوند. همه ی تیم برای خلاقیت فضا دارند و كارگردان هم با دقت خلاقیت و توانایی افراد را هدایت می كند و خوشحالم از این كه پروژه های بعد را هم با هم كار خواهیم كرد.


موسوی در پایان گفت : در حال حاضر حدود سه پروژه در حال برنامه ریزی است كه یكی پس از دیگری شروع خواهد شد. نكته ای كه باید حتما به آن اشاره كنم این است كه «سمفونی رخت ها» اولین همكاری من با آقای فرشاد آذرنیا در مقام تهیه كننده هم محسوب می شود؛ همكاریی كه به خوبی مرا با كیفیت كاری یك تهیه كننده حرفه ای به معنای اخص كلمه مواجه كرد. من از همكاری با این تیم لذت بردم، و امیدوارم شنوندگان هم درام ما را دوست داشته باشند.
گفتنی است ؛ مجموعه رادیویی شش قسمتی «سمفونی رخت ها» ماجرای بازگشت «ماهرخ» دختر شیخ الملوك از پاریس و مواجه شدن با جای خالی «ماه بانو» خواهرش است. ماهرخ كه در آخرین ماه های استبداد صغیر به ایران بازگشته حالا به دنبال خواهرش می گردد كه انگار سر به نیست شده است. این روزها این مجموعه در مرحله تولید قرار دارد و زمان پخش آن به زودی اعلام خواهد شد.


دسترسی سریع