علیرضا تابش مدیر عامل بنیاد سینمای فارابی در رادیو نمایش درباره فیلم سینمایی «مست عشق» نكاتی را مطرح كرد.
به گزارش روابط عمومی رادیو نمایش، مشروح این گفت و گو كه درباره سینمای بین الملل و نكاتی درباره فیلم سینمایی «مست عشق» است را در زیر می خوانید:
*یكی از عزیزانی كه سال ها در این زمینه فعالیت می كنند و نقش مهمی در شكل گیری مسیر صحیح تولید مشترك داشتند و می توانند بیش از این هم داشته باشند جناب آقای علیرضا تابش مدیر عامل محترم بنیاد سینمای فارابی هستند. من از طرف بچه های نمای نقره ای خیر مقدم خدمتشان عرض می كنم.
سلام خدمت آقای مقدسیان، جناب آقای صابری و شنوندگان عزیز، شب شما بخیر باشد.
*جناب آقای تابش اگر موافق هستید به سراغ اصل مطلب برویم. وقتی در مورد تولید مشترك صحبت می شود از آنجایی كه شاید هنوز تعریف دقیقی در بدنه سینما و بین مخاطبین شكل نگرفته آسیب های بسیار زیادی متوجه این امر بسیار مهم و حیاتی می شود. حتما شما بهتر از من می دانید كه تولید مشترك چه كاركردها و كاربرد های مهم فرهنگی، اقتصادی برای سینمای ایران خواهد داشت و می تواند داشته باشد و چه سوءاستفاده هایی از این مفهوم تا به امروز شده است برای اینكه بودجه ای جذب شود، مخاطبی جذب شود و در نهایت چیزی كه بنظر می آید نتیجه تولید مشترك اصیل باشد رقم نخورد. می خواهم نظر شما را در این زمینه بدانم به عنوان كسی كه در بنیاد سینمای فارابی دستی برآتش دارید و از چند و چون این ماجرا بیش از هر كس دیگری آگاه هستید.
صنعت سرگرمی و سینما در دنیا و همه جا ریسك بسیار زیادی دارد. شاید برای همین است كه برخی از تهیه كنندگان در بخش خصوصی از طریق همكاری مشترك به سمت كاهش هزینه ها یا به نوعی ایجاد جذابیت هایی بیشتر برای فروش و جذب مخاطب بیشتر می آیند. به نوعی می خواهند از ریسك تولید بكاهند و در عوض حقوق جدیدتر یا بیشتر یا سود بیشتری را از این فیلم بدست بیاورند. این نگرشی است كه در كل صنعت سرگرمی دنیا وجود دارد از جمله در كشور ما، همانطور كه فرمودید برخی به این مسیر وارد شدند. تولید مشترك سال های پیش از انقلاب نیز بود؛ آقای جمال امید در كتاب تاریخ سینمای ایران به نكات جالب و جذابی اشاره كردند اما بعد از انقلاب اسلامی موج نوینی از سینمای ایران، بحث حضور سینمای ایران در جشنواره های جهانی مطرح می شود و آرام آرام در دهه 60 این راه شروع می شود و در دهه 70 و 80 به اوج خود می رسد اما پرسش اساسی این است كه همانطور كه فرمودید حضور بین المللی ایران برای كسب جوایز چقدر ما را به بازار های جهانی وارد كرده است كه تا كنون این پرسش پاسخ چندان شفافی ندارد و دلیل آن این است كه متاسفانه تعداد مذاكره كنندگان بین المللی در سینمای ایران به عدد انگشتان دو دست می رسد. ما مذاكره كننده بین المللی مسلط به سینمای ایران، ابعاد تولید و موارد حقوقی نداریم. به نوعی هم یك عدم شناخت از مفهوم تولید مشترك بین اركان سینما در كشور ما وجود دارد كه یك مقوله كاملا تخصصی است. از دوره ای كه من در بنیاد سینمای فارابی این وظیفه را به عهده دارم تلاش من و همكارانم این بوده كه بیشتر این مفهوم را تبیین كنیم. بنابراین چندسالی است كه ما یك كارگروه تخصصی تولید مشترك كه سال ها بود كه در فارابی تعطیل شده بود را دوباره احیا كردیم و خوشبختانه 6 پروژه تولید مشترك در سال هایی كه من مدیریت بنیاد را برعهده دارم با همكاری بخش خصوصی و كشور های خارجی به ثمر رسیده است.
صابری: نكاتی كه مطرح كردید حتما شنوندگان تا الان متوجه شدند كه یك مدیر سینمایی با ما صحبت می كند و مدل دیتاها و آمارهایی كه می دهید كاملا قابل تامل و استناد است. منتهی كمی عملی تر می خواهم با هم صحبت كنیم كه اگر مخاطب سینماگری نیز همراه ما است چیزی دستش را بگیرد. مشخصا شورای عالی بین الملل هم حتی سال 97 با یك سر فصل هایی یعنی مشخصا آمدند 22 الی 23 سرفصل به عنوان اولویت های خودشان اعلام كردند یا آن سند سینمایی كه آقای حیدریان در زمان خودشان مصوب كردند و الان هم روی سایت سازمان سینمایی است كه بنا است نقشه راه سینمای ایران باشد یك فصل مشخصی در مورد اهمیت بین المللی شدن ظرفیت سینمای ایران دارد. به لحاظ عملی غیر از این آمارهایی كه در جای خود قابل بررسی و ارزیابی است حس می كنیم كه هنوز دست سینمای ایران خالی است. مشخصا وقتی كه از 97 تا به امروز عملكرد این شورای عالی را كه بنیاد فارابی در شكل گیری آن نقش محوری دارد یا همین كارگروه تولید مشترك كه می گویید به لحاظ اجرایی چندان حضورش و تاثیر گذاری های آن مشهود نیست و امروز كه داریم با هم صحبت می كنیم یكی از مهم ترین پروژه های سینمای ایران به نظرم در این سر و شكل كار آقای فتحی با یك چالش مواجه می شود چالشی كه به لحاظ حقوقی درگیر هستند و به نظر می رسد كه انقدر سینماگر ایرانی در این حوزه شاید كم تجربه بوده دچار دوگانگی برای مدیریت كارهای خودش می شود. این بخش به قول معروف گفتنی مشهود ماجرا كجا است و ما كجا باید تاثیر این جریانات، تصمیمات و این آمارها را ببینیم؟
من در بخش اول عرایضم اشاره كردم كه ما نیروی متخصص برای مذاكره در جشنواره های جهانی به خصوص بازارهای بین المللی مثل كن و برلین یا حتی ونیز ، همانطور كه می دانید یكی از بخش های مهمش بخش تولید مشترك است یعنی پنل های تخصصی می گذارند و فیلم سازها و تهیه كنندگان از همه جای دنیا می آیند و كارهایشان را در آن جا عرضه می كنند یكی این است و دوم شناخت دقیق از مختصات واقعی سینمای ایران است. ما با تحسین سینمای خودمان نمی توانیم راه به جایی ببریم ما باید واقعیت های سینمای ایران را كاملا درك كنیم و ببینیم كه در كجای سینمای جهان قرار داریم بنابراین تولید مشترك... من می خواستم به آن 6 فیلمی كه در دوره مدیریت خودم به سامان رسیده است اشاره كنم كه الان اینجا توضیح می دهم.
صابری: بد نیست كه مصداقی راجب این 6 تا پروژه بگویید.
نمای ایران مناسبات خودش را دارد ما نه هالیوود هستیم نه بالیوود هستیم نه چین و نه كره و نه هند هستیم. برایند های بررسی های ما در طی این سال ها نشان می دهد كه این كشورها برای انجام تولیدات مشترك برای ما در اولویت قرار دارند؛ یكی كشورهایی كه به نوعی اشتراكات فرهنگی و تاریخی با آن ها داریم مثلا كشورهای فارسی زبان یا كشورهایی كه مسلمان هستند به خصوص كشورهای همسایه برای همین از 3 سال پیش ما یك قراردادی را با موسسه فرهنگی اكو منعقد كردیم كه امیدوارم یكی از دست آوردهایش این باشد كه در دوران كرونا ما پنل های تولید مشترك و حتی پنل های آموزشی با دو كشور همسایمان یعنی افغانستان و تاجیكستان داشته باشیم. تاكید می كنم، تولید مشترك با كشورهای همسایه، با كشورهای دارای اشتراكات فرهنگی تاریخی، فارسی زبان ها و همینطور كشورهای پیشرفته كه دارای صنعت سینما هستند. مثلا فیلم یلدا در صدر جشنواره های جهان بوده است كه كار آقای بخشی است؛ این تولید مشترك بنیاد فارابی با چند كشور صاحب صنعت سینما می باشد.
صابری: یعنی یلدا یكی از آن 6 تا فیلمی بود كه شما به عنوان محصول كار مشترك تولید كردید؟
بله.
صابری: آن 5 تای دیگر را نیز بگویید كه بحث كمی مصداقی تر به جلو رود.
كشور های دیگری مثل امریكا، كانادا و ژاپن كه برآورد ها نشان می دهند خوب است ایران با این نوع كشورها نیز بحث تولید مشترك را پیش ببرد.
یه وا تولید مشترك ایران و ارمنستان بود. قلعه عشق تولید مشترك ایران با آذربایجان بود. درخت خاموش تولید مشترك ایران و تركیه بود. یلدا تولید مشترك فرانسه، آلمان، لوكزامبورگ، ایران و لبنان بود یعنی پنج كشور در تولید فیلم یلدا مشاركت داشتیم و می بینید كه نتیجه كار مشترك به ثمر نشسته است. فیلمی كه امسال انشالله به جشنواره فجر عرضه می شود و غول چراغ جادو كار مشترك ایران و ژاپن است. لایه های دروغ كار ایران، فنلاند و كشورهای اسكاندیناوی است كه در دست تولید است.
*صابری: به كارگردان های آن ها نیز اشاره می كنید؟
یلدا را كه عرض كردم. كارگردان درخت خاموش آقای فیصل سویسال می باشد. قلعه عشق به كارگردانی الهام قاسم اف می باشد. یه وا به كارگردانی خانوم آناهید آباد است. یك سری پروژه نیز وجود دارد و در دست پیگیری است.
*صابری: یعنی در همه این فیلم ها بنیاد فارابی آورده مالی هم داشته است؟
هم آورده مالی داشته و مهم تر از آن همینی است كه می خواهم بگویم كه در بخش قبلی فرمایشات شما و مهمان برنامه شما بود، بحث داشتن تفاهم نامه های فرهنگی است به هر حال یكی از وظایف نهادهای ملی سینما نظیر بنیاد سینمای فارابی؛ می دانید شبیه بنیاد فارابی در كشورهای سایر صنعت سینما داریم كه اسم آن ها نهاد ملی آن كشور است مثل افغان فیلم در افغانستان و نهاد های ملی سینما در سایر كشورها كه معمولا تفاهم نامه های ما با یكدیگر امضا می شود. متاسفانه یكی از نقص ها و اشكالات تولید مشترك در سینمای ایران كه پیش زمینه و الزام تحقق تولید مشترك است به نوعی نبود تفاهم نامه ها یا یادداشت تفاهم سینمایی است كه..
صابری: شما می گویید نبود تفاهم نامه؛ من یك مقطعی وقت گذاشتم و در یك بازده 4 الی 5 ماهه خروجی سایت فارابی را می دیدم و چقدر خبر متواتر درباره امضای تفاهم نامه بین ایران و فلان كشور آمده بود و از آنطرف هرچه رصد كردم خبری از این تفاهم نامه نود. فكر نمی كنید یك جاهایی تراكم تفاهم نامه دارید؟
خیر؛ما در هدف گذاریمان با كشورهای همسایه یا مؤسساتی نظیر اكو و یا كشورهای همسو با ایران كه به نوعی یا جزء كشورهای همسایه و یا دارای فرهنگ و تاریخ مشترك هستند، حتما زودتر می شود با آنها تفاهم نامه امضا كرد، اما تفاهم نامه ای كه یك و نیم سال است شورای بین الملل سازمان سینمایی از طریق وزارت خارجه و دستگاه های دیگر پیگیری می كند تفاهم نامه مهمی است كه ما با چین به ثمر رساندیم و چند ماهی است كه بخاطر شرایط كرونا منتظر تأیید هستم البته همه كارهای آن خوشبختانه انجام شده است و شما می دانید اگر تفاهم نامه سینمای ایران با چین به ثمر برسد فصل نوینی از همكاری های سینمایی بین ایران و كشور چین آغاز می شود.
صابری: یعنی باید امیدوار باشیم كه این تفاهم نامه متفاوت از بقیه تفاهم نامه هایی است كه تا امروز امضا شده اند و مقداری اجرایی تر است؟ من منتظر هستم كه همه این وعده ها و تفاهم نامه ها و آمارها به یك خروجی برسد و دارم خروجی را رصد می كنم.
تفاهم نامه ها به این معنی نیست كه صرفا دولت آنها را اجرا كند.
صابری: بله ماهیت بستر سازی دارد یعنی بخش خصوصی هم احتمالا می تواند منتفع شود.
ما خیلی از تفاهم نامه هایی را كه امضا می كنیم به خانه سینما می فرستیم چون اصناف سینمایی باید مطلع شوند كه چنین امكانی وجود دارد و آنها می توانند از طریق تعاملات بین المللی به سوژه های مشترك برسند اما ضعف جدی ما نبود تهیه كنندگان حرفه ای است كه زبان بدانند و روی قوانین حقوقی مسلط باشند و یا مذاكره كنندگانی كه بتوانند كار را پیش برند. به نظر من همه این مباحثی كه گفتیم به نوعی روی این ضعفها و كم كاری هایی كه انجام شده تاثیر گذاشته است.
*آقای تابش می خواهم سؤالی بپرسم كه دو وجه دارد. یك وجه آن از آقای تابشی پرسیده می شود كه سمت مدیریتی دارند و بخش مهمتر آن به آقای تابشی برمی گردد كه سالها در این سینما فعالیت كرده اند و فراز و فرود این سینما را تجربه كرده اند و شناخته اند. الان ممكن است مخاطب بپرسد ما الان دو جور تولید مشترك تا امروز تجربه كرده ایم، یك دسته آثار به اسم تولید مشترك كه من به عنوان منتقد به نظرم بیشتر دارد از مزیت ساخت آثاری تحت عنوان تولید مشترك سوءاستفاده می شود مثل فیلمهای مانند سالوادور و امثالهم كه قضاوت آن برای بعد بماند، یك بخشی هم به تبادلات فرهنگی مثلا بین ایرانی ها و فلان كشوری كه اسامی آن را مطرح كردید، برمی گردد كه به لحاظ فرهنگی و ساختاری ارزش زیادی دارد؛ اما بخش اصلی كه سینما را شكل می دهد یعنی زمانی كه پای سینما به عنوان یك صنعت وسط می آید یا ما در آن مذاكره بلد نیستیم و یا روی تبادل قرارداد و بحث های حقوقی مسلط نیستیم و یا در نهایت كاری می كنیم كه در زمین شریكمان بازی می كنیم و آورده چندانی برای ما به همراه ندارد. اگر بخواهیم به این آسیب بپردازیم و تولید مشترك به یك مزیت تبدیل شود كه به رشد سینمای ایران كمك كند، نه یك رفتار فرهنگی خبری یا یك رفتار سوءاستفاده گرانه باشد، چه اتفاقی باید بیفتد؟
حقیقتا تولید مشترك زمانی موفق است و به یك جریان مستمر سینمایی تبدیل می شود كه ما همه آن پارامترهای مد نظر را در ایران داشته باشیم یا حداقل بخش عمده ای از آن را در كشورمان از حیث نیروی انسانی و مهارتهای دیگری كه باید داشته باشند وجود داشته باشد كه متاسفانه كمبودهایی است. همین نكته ای كه فرمودید بخشی از گرایش ها بخش سود است و نمی شود آن را كتمان كرد به هرحال صنعت سرگرمی و سینما همانطور كه فرمودید یك نیم نگاه جدی به مقوله آورده های مالی و تجاری خودش دارد كه بعضا می بینیم از برخی از آثار ناظر و صرفا سرگرم كننده و عامه پسند استفاده ابزاری می شود، مثلا بحث حجاب زنان است و بازیگر خارجی زن، هرچند بازیگر مرد هم زیاد است اما سرمایه گذار و تهیه كننده تمایل دارد از این نوع بازیگر استفاده كند كه اگر همین را آسیب شناسی كنیم یكی از آسیبها همین است.
*یكی از دلایلی كه وقتی می گوییم تولید مشترك یك دافعه ایجاد می شود این است كه می گویند اینها باز می خواهند از این استفاده كنند و یك قانونی را دور بزنند و یك كاری كنند و یك پولی از ما بگیرند.
صابری: این شورای بین الملل فارابی در این موارد ورود دارد كه یك تذكری به گروه های تولید بدهد؟
تذكرات باید در معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی دنبال شود، شورای بین الملل ..
صابری: ولی خط حركت را شورا باید تعیین كند كه پروژه های ما به چه سمت و سویی روند.
بله. بیشتر بحث تسهیل گری را دارد كه طی این سالها سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی دوست داشتند موانع را بردارند و یا زمینه های این همكاری ها را تسهیل كنند؛ یك وجه آن وجه دیپلماسی سینمایی است، به هرحال بُعد رسانه ای سینما گاه می تواند از قدرت سینما به عنوان قدرت نرم یك كشور استفده كند و این را نمی شود كتمان كرد و همه كشورها این را دارند. همین الان همسایگان ما و برخی از كشورهای جعلی دارند سریالها و فیلمهایی بر علیه جمهوری اسلامی می سازند، بنابراین ابزار آنها كاملا ابزاری رسانه ای و هنری و سینمایی است كه به نوعی دارد كار دیپلماسی سینمایی و دیپلماسی رسانه ای را انجام می دهد. یك وجه دیگر آن فرهنگی است كه سطح تعاملات بین كشورها را بالا می برد و ذائقه مخاطبان این برنامه و این فیلمها را كاملا می تواند تحت تاثیر خودش قرار دهد؛ همانطور كه دقت كرده اید زمانی كه یك فیلم تاثیرگذار از ایران در یك شبكه تلوزیونی یا ماهواره ای یا حتی سینماهای یك كشور پخش می شود مدتی منتقدین و رسانه ها و شبكه های اجتماعی آن را وایرال می كنند یا به نوعی دیده می شود. یك وجه اقتصادی و یك وجه تعامل نیوری انسانی هم دارد، اینكه ما یاد بگیریم چگونه با خارجی ها همكاری داشته باشیم.
*آقای تابش برای اینكه زمان شما را بیشتر از این نگیرم یك سؤال كوتاه می پرسم. نمونه مشخص فیلم مست عشق است، شما اشاره ای كردید كه ما شناخت واقعی از ظرفیت های سینمایی پیدا كنیم و پایمان روی زمین باشد. آن ماجرای تسلط بر فنون مذاكره، تسلط بر موارد حقوقی و بستن قراردادهایی كه در نهایت خود آن قرارداد بر سر ما و بر سر سینمای ایران آوار نشود، اگر بخواهید برای آن یك راهكار ساده و كوتاه بفرمایید چه اتفاقی می تواند در مدیریت سینمای كشور بیفتد كه دست كم مشاوره حقوقی و فن مذاكره به عزیزان سینما دهند؟
با همه احترامی كه به سازندگان مست عشق دارم و خودشان هم این را می دانند، ما پیش از تولید این فیلم مذاكراتی با نویسنده، تهیه كننده و كارگردان داشتیم و اتفاقا ما (بنیاد سینمایی فارابی) می توانیم این سرویس ها را در مذاكره و حتی ابعاد حقوقی مثل انعقاد قرارداد به شما دهیم. من مطلقا منظورم آورده مالی فارابی نیست، بلكه مشورت هایی كه به نوعی می تواند به نهاد سینمایی دهد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و می بیند كه اگر واقعا قرارداد مست عشق دقیقتر نوشته و امضا می شد ما الان این اتفاقات و اختلافات بین طرفین را شاهد نبودیم.
*پس شما می فرمایید كه مشخصا پیشنهاد مشاوره حقوقی و مذاكره را داده بودید و دوستان قبول نكرده بودند.
نه اینكه قبول نكنند، گفتند اگر موردی بود مزاحم شما می شویم. یعنی پیشنهاد ما را جدی نگرفتند و بعد هم آقای توحیدی در مصاحبه شان گفتند و بعد هم كه این اتفاق پیش آمد من با وزارت خارجه دستگاه دیپلماسی صحبت كردم و تلفنی پیگیر بودم كه اگر كار دیگری هم باید انجام دهیم پیگیری می كنیم كه خوشبختانه ارتباط آنها برقرار شد و دارند كار را دنبال می كنند ولی شما به نمونه درست و دقیقی اشاره كردید. ما باید قبل از انعقاد قراردادها به خصوص در موضوعات این چنینی كه وجه فرهنگی این فیلم برای سینمای ایران تعیین كننده است بیشتر مراقبت لازم به عمل آوریم.
صابری: الان شما اساسا به حل این معضل ورود ندارید؟
خیر آنها نخواستند.
*طبیعتا به لحاظ قانونی هم چون بخش خصوصی درگیر این ماجرا بوده بخش دولتی نمی تواند دخالت كند. درست است؟
دقیقا. مگر اینكه شكواییه ای بین طرفین رد و بدل شود و دستگاه دیپلماسی آن تاثیرگذاری خودش را داشته باشد و پیگیری های حقوقی از طریق وزارت خارجه شود.
*آقای تابش از شما متشكرم. ممنون كه با ما همراه شدید. ما این بحث را در نمای نقره ای بعدها پی می گیریم.
نقش رسانه بسیار در برجسته كردن بخش های مغفول سینما مهم است، حقیقتا اگر ما در گفتگوهایمان و در رسانه ها، مقالات، نوشته ها و تحلیل ها به مقوله تولید مشترك بیشتر توجه كنیم به نظر من فصل جدید در این مباحث گشوده می شود و آنهایی كه باید شاخكهایشان حساس شود، شاخكهایشان حساستر می شود.
*زنده باشید. ما حتما این بحث را پیگیری می كنیم. به هرحال یك گروهی از این ماجرای تولید مشترك و ویژگی هایی كه باعث می شود در آن فعالیت كرد سوءاستفاده می كنند. نقش جایی مثل بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی برای اینكه رصد كند و جلوی این سوءاستفاده را بگیرد كه این عنوان اصیل تولید مشترك تبدیل به یك عنوان بازاری نشود چیست؟
نقش سازمان سینمایی و بنیاد فارابی به نوعی مراقبت و مرجعیت فرهنگی است، یعنی اگر به موقع مطلع شوند كه دارد چنین اتفاقی یا سوءاستفاده ای رخ می دهد طبعا باید تذكرات لازم را دهند و این به این معنی نیست كه ما (سازمان سینمایی) خدایی نكرده حقوق افراد را زیر سؤال ببریم اما به لحاظ مراقبت فرهنگی این كار باید در سازمان سینمایی در بخش نظارت و ارزشیابی اتفاق بیفتد.
*از شما سپاسگزارم كه امشب با نمای نقره ای همراه بودید.