ماجراهای دستمزدهای نجومی سینمایی در رادیو نمایش به چالش كشیده شد

رادیو نمایش در گفت و گو با یك تهیه كننده و كارگردان سینمایی ، ماجراهای دستمزدهای نجومی در سینما را به چالش كشید.

1399/09/29
|
19:58

به گزارش روابط عمومی رادیو نمایش ، مشروح این گفت و گو را كه در برنامه «نمای نقره ای» رادیو نمایش صورت گرفته است را در ذیل خواهید خواند:
مجری - *درمورد ماجرای دستمزدهای نجومی و بازیگران بعضا غیر نجومی با جناب آقای غلامرضا موسوی عزیز تهیه كننده قدیمی سینما گپ زدیم. توماج دانش بهزادی عزیز، بازیگر و كارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، سلام خدمت شما و ممنون كه پشت خط منتظر ماندید و تحمل كردید.
سلام عرض می كنم خدمت شما آقای مقدسیان عزیز. خیلی خوشحالم كه به این برنامه دعوت شدم و سلام ویژه می كنم به مخاطبین این برنامه و امیدارم كه بتوانم در خدمت شما بحث خوبی را با هم داشته باشیم.
*تو هم در تئاتر، هم در سینما و هم در تلویزیون فعال هستی. هم بازیگری، هم كارگردانی و هم تدریس می كنی. می خواهم در مورد این موضوع صحبت كنم؛ چكیده ی صحبت های آقای موسوی به عنوان تهیه كننده این بود كه در نهایت باید تمام صنوف با هم همراه شوند تا ساز و كار مورد توجه همگی را شكل دهند، منافع بازیگر، تهیه كننده و باقی عوامل سینما به صورت یكپارچه رعایت شود. از اساس تو به این ساز و كار باور داری یا نه؟ اصلا ما حق داریم در مورد دستمزد بازیگر حرف بزنیم یا نه؟
خیلی سوال خوبی بود. بخشی از صحبت های آقای موسوی را شنیدم و میخواهم ذره ای ماجرا را زیر میز بگذارم.
*اصلا ما میز را آماده كردیم تا شما چنین كاری را انجام دهی.
وقتی می گوییم دستمزد نجومی یعنی چه؟ اول بگذارید همین جا اعلام كنم من كاملا مخالف این پدیده هستم ولی نه به شكلی كه آدرس اشتباه دهیم. وقتی ما آدرس اشتباه درمورد یك سوال درست بدهیم مطمئنا به نتیجه اشتباه می رسیم. بگذار سوال را اینگونه مطرح كنم؛ دستمزد نجومی نسبت به چه چیزی؟ یعنی این دستمزد را ما نسبت به چه چیزی میسنجیم. دریك سیستمی كه فرضا بودجه مملكت را نگاه می كنیم و می بینیم كه یك سری نهادها یك جاهای مختلف هستند كه ما اصلا اسم هایشان را در سال نمی شنویم و نمی دانیم كه دارند چه كاری می كنند اما دستمزد این چند نهاد بالای 7 هزار میلیارد است. فرض كنید ما داریم در مورد ساختارهایی صحبت می كنیم مثل سینما، این سینمای ما آیا یك ساختار و سیستم مستقل و سرپای خود از لحاظ اقتصادی است؟ خیر. اما مثل بقیه آن نهادها یك تعریفی برای آن می شود و این تهیه كنندگان و عزیزان ما ورودی ماجرای مالی كه ندارند، 80 یا 90 درصدشان از همین منبع بودجه مملكت استفاده می كنند. نسبت به بودجه هایی كه برای جاهای دیگر خرج می شود این بودجه ای كه وارد سینما ایران می شود اصلا عددی نیست. نه تنها نجومی نیست فكر می كنم كه در حد یك پرتقال باشد.
*آن جایی كه آقای موسوی می گوید این ساز و كار فارغ از اینكه بودجه ورودی چقدر است، می گوید كه 30 درصد برای بازیگر است حالا هرچقدر كه ورودی باشد.
من می خواهم بگویم كه مشكل از كجا پیش می آید. زمانی كه ساختار شما یك ساختار رانتی است، اقتصاد شما، اقتصاد مستقلی نیست. این 30 درصد را با توجه به چه چیزی می سنجیم؟ با توجه به ورودی می سنجیم؟ با توجه به سودی كه آن ماجرا می كند؟ خب هیچ كدام از این ها را نمی شود با هم مقایسه كرد. وقتی می گوییم 30 درصد، 30 درصد از چه چیزی است؟ این ساختار اگر ساختار فاسدی نباشد یعنی اینكه این پولی كه وارد می شود باید جایی بازده خودش را نشان دهد.
*این جایی كه می گویی ساختار فاسد است را كمی شفاف تر می گویی تا سوتفاهمی ایجاد نشود؟
بله. وقتی كه صنعتی وابسته به مناسبات تولیدی خودش نیست و پول از جاهای دیگری وارد می شود حتما دچار فساد می شود.
*آقای موسوی هم همین را می گوید. می گوید بحث فساد و این پول های بی در و پیكر و اینكه اصلا برای كسی مهم نیست این پولی كه الان ریخته، بر میگردد.
نه. پولی كه از دولت دارد می آید. یعنی پولی كه وارد سینما می شود از كجا دارد می آید؟
*از اساس فقط این را محدود به آن پول های كثیف نمی كنی و می گویی بودجه های دولتی نیز باعث این بی نظمی می شود.
حتما می شود. برای اینكه زمانی كه پول از دولت وارد می شود آیا میزان ورودی كلی كه وارد سینما می شود (تنها به یك فیلم نگاه نكنید) ومیزانی كه برگشت دارد آیا هیچ تناسبی با هم دارد؟
*خیر. از اساس كه كسی به آن فكر نمی كند وقتی بودجه دولتی باشد.
آفرین. پس این درصدهایی كه ما داریم می بندیم با توجه به چه چیزی مشخص می كنیم؟
*توماج من یك نكته ای را بگویم. من می گویم كه مهم نیست آن بودجه چقدر است، از كجا می آید و اصلا به فكر این هستند كه برگردد یا نه كه این خودش یك آسیب است. مرادم این است كه آن بودجه اصلا X تومان زمانی كه وارد یك پروژه می شود هرچقدر كه باشد، این اندازه بودجه چرا باید بیش از 30 درصد آن پروژه و آن بودجه اختصاص به بازیگرها پیدا كند. بحث من این است.
این جنس نگاه كردن به پدیده مثل این می ماند كه یك نفر بدنش كامل سرطان گرفته و ما بیاییم درمورد دست او صحبت كنیم و بگوییم كه چرا دست ها حالش خوب نیست.
*تو می خواهی بگویی آن پول اصلا معلوم نیست چقدر است كه بخواهیم 30 درصدش را مشخص كنیم؟
حتما همینجور است. الان به تو می گویم كه چرا مشخص نیست. شما یك حساب ساده كنی، شما فقط آن میزانی كه قرار است خرج در پروژه شود را حساب می كنی.
*اگر مصداقی هم داشتی بگو چون كمك می كند.
مثلا الان وقتی كه مشخص نیست كارخانه شما قرار است چگونه بچرخد و چگونه سود خودش را بدست آورد و روی پاهای خودش بایستد اتفاقاتی كه می افتد چیست؟ من بازیگر(فلان فیلمبردار) چون الان داریم راجب بازیگران صحبت می كنیم، در واقع مجبور است برای بقایش خود را وارد یك ساختار بیمار گونه كند و زمانی كه خودش را وارد این ساختار بیمارگونه كند خیلی از عوامل باید به او كمك كنند. در همین صحبت های جناب آقای موسوی مورد عجیبی را متوجه شدم. چه كسی می گوید بازیگر حق دارد 30 درصد بگیرد و چه كسی می گوید بازیگر چنین حقی را ندارد یعنی ما با توجه به چه معیارهایی داریم به یك بازیگر حق و حقوقی را می دهیم و به بعضی دیگر نمی دهیم.
*آقای موسوی می گوید فرض ما این است كه یك نظام صنفی مشخص و مدون داریم كه درصدها شفاف است. تو می گویی چنین چیزی وجود ندارد. درست است؟
نظام صنفی مدون و مشخص در یك ساختار اقتصادی مستقل به وجود می آید نه در یك ساختار وابسته كه خودش تولید فساد می كند. در این سیستم اصلا تخصص مهم نیست. در این دستمزدهای میلیاردی كه بازیگران می گیرند كدامشان متخصص هستند؟ هیچ كدامشان! یك روز یك كجا پیدا شدند و همه در نهایت متخصص شدند. حالا چه اتفاقی می افتد؟
*الان می گویی كه بازیگر در این وضعیت غیر شفافی كه معلوم نیست چقدر پول می آید و چقدر پول می رود هرچقدر بتواند بكند، مفت چنگش؟
خیر. این تولید یك سیكل فاسد دیگر می كند. یعنی من مجبور هستم رسانه ها را در اختیار خودم بگیرم، مجبور هستم یك كلونی مافیا گونه برای خودم ایجاد كنم.
*مثلا اگر با تو قرارداد نبستند. چندتا از این خبرگزاری ها و صفحات مجازی را اجیر كنی كه بگویند دیدی چقدر بد شد كه با او قرارداد نبستند و فشار بیاورند. بعد آن سرمایه گذار و تهیه كننده بگوید، برای اینكه آبرویم نرود مجبورم این پول را به او بدهم.
الان مثلا من می گویم اینجا یك مبلغی گفتم و دوستان تهیه كننده به من می گویند شما از تئاتر آمده اید، وقتی می گویند شما از تئاتر آمده اید من می گویم یعنی منظورتان این است كه من آدم متخصصی هستم؟ بعد می گویم چرا با خیال راحت به آدم متخصص پول نمی دهید. وقتی سیستم شفاف نیست اینگونه پیش می رود.
*الان بر مبنای صحبت شما نه تخصص مهم است، نه ساز و كار مالی مهم است و نه صنف ... الان ما باید در این وضعیت چكار كنیم؟ دستمزد نجومی بگیریم و حالش را ببریم؟
آن آدم نمی تواند نگیرد، آن آدمی كه نه تخصص دارد و نه در سیستم شفافی كار می كند، خودش برای اینكه در این سیستم بقا داشته باشد مجبور است كه به این سیستم اشتباه تن دهد و زمانی كه به سیستم اشتباه تن می دهد نمی تواند از منافع خودش پا بیرون بكشد. بعضی از بزرگوارن اول این ساختارها و این مافیا را دور خودشان تولید می كنند (با تهیه كننده ها، دستیاران، رسانه ها و ..) و خودشان را به جایی می رسانند و بعد از چند وقت كه حسابی این دستمزدها را گرفته اند یكدفعه می بینند در یك سیستمی كه نه تخصص دارند و نه هیچی چگونه می توانند خودشان را به شكلی دیگرتوجیه كنند پس می گویند كه در این سیستم هر كسی سر جای خودش است و همه دارند نان دلشان را می خورند؛ این خیلی بی انصافی است چون هیچ كسی سر جای خودش نیست.
*یعنی وقتی می بیند فضای تولید فیلم و سینما آشوبناك است و هیچ چیزی در آن معلوم نیست میگوید من هرچقدر توانستم می گویم، یا می دهند و یا نمی دهند. درست است؟
بله.
*ما الان داریم فضا را توضیح می دهیم، یعنی قرار است تا انتها همینطور بماند یا چه؟
من دوست دارم شما از تهیه كننده های محترم سؤال كنید كه چگونه متوجه می شوند این بازیگر حقش است دستمزد زیاد بگیرد یا نگیرد؟ چون میزان فروش كه اصلا مهم نیست، یعنی میزان فروش شما كه در سینما هزینه می كنید حتی اگر 20 تا 30 میلیارد هم بفروشید سودی به پروژه وارد نكرده اید، پس این مناسبات حق و حقوق را بر چه اساسی تهیه كننده می گوید به توماج دانش بهزادی نمی دهم چون از تئاتر آمده ای و یعنی متخصص هستی، ولی به فلانی می دهم این باعث می شود توماج دانش بهزادی بگوید من هم خودم را وارد یك سیستم معكوس می كنم و گنگ خودم را درست می كنم و بعد از شما انتقام می گیرم.
*پس شما می گویید كه اگر هر فیلم و پروژه ای خیلی شفاف روز اول ثبت كرد كه ما خالصا و مخلصا با زیر میزی و بی زیر میزی و با نامه و بدون نامه انقدر پول برای ساحت این فیلم یا سریال گرفته ایم و بر مبنای همین عدد 30 درصد هم برای بازیگرانمان گذاشته ایم و هر بازیگری هم انقدر گرفته است، وقتی آن ورودی شفاف نیست تو به عنوان بازیگر به خودت این حق را می دهی كه هرچقدر بخواهی بگیری، درست است؟
بله. به نظر من ساختار سینمای ایران مخصوصا از لحاظ فكری و اندیشه ای متاسفانه دولت نمی گذارد...
*بعضا پیش می آید كه مثلا فلان بازیگر به اسم عشق مخاطب می گوید كه من عاشق مخاطب هستم و به عشق مخاطب این فیلم را كار كردم و اگر مخاطب نباشد من اصلا زنده نیستم، یا فلان اتفاق می افتد و می گوید من به احترام مخاطب دیگر این كار را انجام نمی دهم، همان آدم زمانی كه پای قرارداد می رود از آن پشتوانه احساسی كه ایجاد كرده و مخاطب خالصانه پشت او ایستاده استفاده می كند تا عدد بیشتری بگیرد، یعنی به آنجا نمی رود و بگوید چون مخاطب من را دوست دارد و من به او دین دارم حاضر هستم با یك عدد معقول تری كار كنم ولی دل مخاطبم را شاد كنم، او در پول گرفتن از آن ابزار سرمایه اجتماعی استفاده می كند؛ این رفتارهای دو گانه ای كه بعضا اتفاق می افتد شاید باعث می شود مردم به دستمزدهای نجومی حساس شوند.
به نظر من این مساله ای كه دوستان مطرح می كنند شوخی است؛ یعنی ما متاسفانه یاد گرفته ایم در همه بخش ها در ایران مخصوصا در بخش هنر به راحتی از اسم مخاطب و مرم سوءاستفاده كنیم و من مطمئن هستم برای آن جملاتی كه به صورت خبر بیرون می آید خیلی ها مشاوره می دهند، این همان باندی است كه می گویم دوستان برای خودشان می سازند و در این باند فقط مسائل اقتصادی خودشان را در نظر گرفته اند و پیش برده اند. به نظر من مخاطب اینجا یك اسمی است كه خیلی زیبا شما را مطرح می كند و بعد روزنامه ها به سراغ شما می آیند و بعد شما بُلد می شوید و دستمزد شما بالاتر می رود.
*یعنی در جلسه از پول حرف می زنند و در فضای مجازی از عشق به مخاطب.
بله اما آن آدم مجبور است كه این كار را كند پس بازیگران را زیر سؤال نبریم.
*می خواهم بدانم چه می شود كه درآمد نجومی برای مردم مساله می شود؟ شاید چون عدم خلوص می بینند نسبت به آن حساس می شوند.
حتما همین است. شما می بینید یك سیستمی دارد از بودجه دولت استفاده می كند در حالی كه یك قشری از مردم یك هزارم آن هم در جیبشان نیست، من اینجا این واژه نجومی را می فهمم. الان همه ما داریم این حرف را می زنیم و من مطمئن هستم هر كدام از مهمانان شما اینجا صحبت كنند و شما بگویید 10 بازیگر نام ببرید كه دارد پول نجومی می گیرد همه به اسم آنها را مشخص می كنند كه فلانی و فلانی و فلانی است كه اصلا این هم گفته شود اما كدام تهیه كننده و كدام ساختار مطبوعاتی ما به آلترناتیو این ماجرا كمك كرده است؟ یعنی تهیه كننده ای گفته باشد سراغ فلانی برویم چون این آدم تخصص دارد و مسائل مالی برایش مهم نیست، یا رسانه ها بگویند ما باید این آدم و این آدم را بُلد كنیم. من می گویم زمانی كه رسانه ما و تهیه كننده ما از آلترناتیو كسی كه دستمزد نجومی نمی گیرد حمایت نمی كند، مثلا وقتی من پای قرارداد می روم و به من می گویند تو از تئاتر آمده ای و باید پولت كمتر از چیزی باشد كه در تئاتر می گیری و ما داریم لطف می كنیم كه در سینما تو را جلوی دوربین می بریم مگر من دیوانه ام كه این كار را بكنم؟ من دفعه بعد با فلان ماشین سر كار می آیم و یك بادیگارد كنار دستم می گذارم و لباس فلان می پوشم و در چند صفحه مجازی شارژ می كنم كه جریانی ایجاد كنند و ..؛ همین ناخودآگاه من را در آن بازی می اندازد. رسانه ها هم نمی گویند دمت گرم كه این دستمزد را گرفته ای و هیچكس هیچ حمایتی نه از لحاظ معنوی و نه از لحاظ مالی و روحی به من نمی كند، پس چرا من وارد آن فضا نشوم.
*جمع بندی صحبتی كه من از شما شنیدم این بود كه وقتی كلی ساختار گردش مالی در تولید سینما و تولید محصولات تصویری شفاف نیست، اینكه ما دست روی شفافیت دستمزد بازیگری بگذاریم آدرس غلط دادن است، یعنی باید همه اینها شفاف شود و بازیگران هم شفاف شوند. درست است؟
كاملا درست است.
*از همراهی شما متشكرم و باز هم در نمای نقره ای با ما همراه باشید.
حتما، با عشق.

دسترسی سریع