پیام مدیركل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش به مناسبت روز جهانی تئاتر

زبانی زیبا، به وسعت جهان و اندیشه*
هنر خیال انگیز “نمایش” از دیرباز رساترین، زیباترین و اثرگذارترین زبان بدون مرز انسانی بوده است.

1402/01/05
|
10:49

چه آن هنگام كه از بدو پیدایش، در قالب آیین و اسطوره تجلیگاه اسرار الهی بود؛ چه آن وقت كه با جوشش از دل زندگی و در قامت فرهنگ عامه، رسانه ی ملی نسل ها گشت؛ چه آن گاه كه در دل صحنه ی تئاتر عرصه ی تجسم اندیشه ی فیلسوفان و حكیمان شد؛ و چه امروز كه با كاركردهایی میان رشته ای چون درمانگری(دراماتراپی:Drama therapy) ، آموزش و توسعه(تئاتر كاربردی: Applied Theatre) و غیره هم چنان سكه ی رایج و به روز جهان است.
موسسه بین المللی تئاتر (ITI)، بزرگترین نهاد هنرهای نمایشی جهان هر سال در تاریخ 27 مارس(7 فرودین) روز جهانی تئاتر را با پیام یكی از چهره های شاخص این عرصه در اقصی نقاط جهان جشن می‌گیرد.
امسال نوبت به سمیحه ایوب رسیده است. خانم ایوب، بازیگر و نمایش نامه نویس صاحب نام و مشهور مصری، متولد 1932 میلادی در قاهره، اكنون 91 سال سن دارد و با بیش از 75 سال فعالیت مستمر در تئاتر، سینما و تلویزیون، پیشكسوت ترین و صاحب طولانی ترین دوره ی فعالیت در بین هنرمندان جهان عرب به شمار می رود.
ضمن تقدیم ترجمه ای از پیام ایشان، روز جهانی تئاتر را به تمامی اهالی پارسی زبان هنرهای نمایشی شادباش و تبریك عرض می كنم:
من این پیام را در روز جهانی تئاتر برایتان می نویسم، و به همان اندازه كه از سخن گفتن با شما غرق شادمانی هستم، بند بند وجودم زیر بار رنجی كه همه ی ما (هنرمندان تئاتر و غیره) از فشارهای سخت و احوال گوناگون ناشی از‌ وضعیت جهان امروز احساس می‌كنیم، می‌لرزد.
نتیجه ی مستقیم آن چه جهان امروز در كوران درگیری ها، جنگ ها و بلایای طبیعی ویرانگر از سر می‌گذراند، نا پایداری است. محنتی كه نه تنها بر دنیای مادی، بلكه بر جهان معنوی و آسایش روانی ما نیز اثر می گذارد.
امروز كه با شما سخن می گویم، احساس می كنم كشورهای جهان همچون جزایری منزوی شده اند.
یا همچون كشتی‌هایی كه در افقی مملو از مه، با بادبان های برافراشته، پس از سرگردانی طولانی در میان دریای خورشان به امید رسیدن به ساحلی امن، بدون راهنما در افق پیش می روند.
دنیای ما همان قدر كه هرگز به اندازه ی امروز به هم نزدیك و پیوسته نبوده، هرگز نیز به اندازه امروز ناهماهنگ و از هم گسسته نبوده است. در این معنا تضاد دراماتیكی نهفته كه جهان معاصر بر ما تحمیل می كند. به رغم آنچه همگی از نظر همگرایی در گردش اخبار و ارتباطات نوین با شكست موانع و مرزهای جغرافیایی شاهد هستیم، درگیری ها و تنش هایی كه جهان شاهد آن است از مرزهای درك و‌منطق فراتر رفته و در پشت این ظاهر همگرا، یك واگرایی بنیادین رغم می زند كه ما را از جوهر واقعی انسانیت در ساده ترین شكل آن دور می كند.
تئاتر در ذات و سرشت اصلی خود یك كنش كاملا انسانی و مبتنی بر جوهر واقعی انسانیت یعنی زندگی است. به قول پیشگام بزرگ كنستانتین استانیسلاوسكی: {هرگز با كفش گل آلود پا به عرصه ی تئاتر نگذارید. گرد ‌و غبارهایی از قبیل نگرانی‌های كوچك و بگومگو های ناچیز، هر آن چه حواس شما را از هنرتان دور می‌كند، پشت در بگذارید.}
وقتی كه قدم به روی صحنه می‌گذاریم، به خاطر یك انسان دیگر با روح خویش گام گذاشته‌ایم. این روح توانایی شگفت انگیزی در انتشار و بازتولید دارد تا در نقش ‌های بسیاری كه ما در این جهان به نمایش می گذاریم دمیده شود، شكوفا گردد و عطرش را به دیگران بپراكند.
كاری كه ما در مقام نمایشنامه نویس، كارگردان، بازیگر، صحنه پرداز، شاعر، نوازنده، طراح حركات موزون و امور فنی در دنیای تئاتر انجام می دهیم، جملگی بدون استثنا، اقدامی برای آفرینش یك زندگیست كه قبل از روی صحنه رفتن وجود نداشته است.
این زندگی سزاوار دستی دلسوز و سینه ای عاشق است تا آن را در آغوش گیرد؛ قلبی مهربان كه با آن همدردی كند، و ذهنی هوشیار كه دلایل نیاز به زنده ماندن و ادامه دادن را به او بنامایاند.
وقتی می‌گویم آنچه ما روی صحنه انجام می‌دهیم، خود عمل زندگیست و آن را از نیستی تولید می‌كنیم اغراق نمی‌كنم . مانند اخگر سوزانی كه در تاریكی می درخشد، سیاهی شب را روشن می‌كند و سردی آن را گرما می بخشد، این ما هستیم كه به زندگی شكوه می دهیم. این ما هستیم كه آن را مجسم می كنیم. این ما هستیم كه آن را پر جنب و جوش و معنا می كنیم؛ و ما هستیم كه دلایل درك آن را ارائه می كنیم. این ما هستیم كه از نور هنر برای مقابله با ظلمت جهل و افراط استفاده می كنیم. ما كسانی هستیم كه رهنامه ی زندگی را می پذیریم تا زندگی در این جهان گسترش یابد. برای این كار: تلاش، زمان، عرق، اشك، خون و اعصاب خود را به كار می گیریم، هر كاری كه باید انجام می دهیم تا به این پیام والا برسیم.
از ارزش های حقیقت، خوبی و زیبایی دفاع كنیم و باور داشته باشیم كه به واقع زندگی شایسته ی زندگی شدن است.
من امروز با شما سخن می گویم، نه فقط برای حرفی زدن، یا حتی برای بزرگداشت پدر همه ی هنرها:”تئاتر” در روز جهانی اش. بلكه از شما دعوت می كنم تا همانطور كه عادت كرده ایم سر صحنه تئاترهایمان با صدای بلند فریاد بزنیم و اجازه دهیم حرف هایمان بیان شوند، همگی دست در دست و شانه به شانه كنار یكدیگر بایستیم تا وجدان تمام جهان را بیدار و جوهر گمشده ی انسانیت را در درون جستجو كنیم.
انسان آزاده، بردبار، دوست داشتنی، دلسوز، مهربان و پذیرنده كه به شما اجازه می دهد این تصویر پست و وحشیانه ی نژادپرستی، درگیری های خونین، تفكر یكجانبه و افراط گرایی را رد كنید.
آدمیان هزاران سال در این زمین و زیر این آسمان راه رفته اند و به مسیر خویش ادامه خواهند داد. پس پاهای خود را از منجلاب جنگ ها و درگیری های خونین بیرون بیاورید و درب صحنه را رها كنید. شاید انسانیت ما كه در شك و تردید تیره شده است، یك بار دیگر به یقینی قطعی تبدیل شود تا همه ی ما را به این نقطه برساند كه به انسان بودن خویش و اینكه همه ی ما در انسانیت برادر و خواهریم، ببالیم.
رسالت ما اهالی هنرهای نمایشی و حاملان مشعل روشنگری از نخستین حضور نخستین بازیگر بر نخستین صحنه این بوده است كه در خط مقدم رویارویی با ‌هر آنچه زشت و خونین و پلشت است و مواجهه با هر آنچه زیبا، ناب و انسانی است باشیم. ما توانایی جاری كردن زندگی را داریم، بیایید با هم آن را به جهان و انسان پیشكش كنیم.

محسن سوهانی
مدیركل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش به مناسبت روز جهانی تئاتر

دسترسی سریع