ابوخالد پیرمرد فلسطینی است كه نوه اش عیاض در عراق مشغول تحصیل در رشته ی پزشكی است. عیاض تنها نوه ی اوست و پدر و مادرش كشته شده اند.روزی به ابوخالد خبر می رسد كه بر اثر انفجار بمب در حاشیه خیابان، عیاض به كما رفته است...