سمیر پسرجوان خوزستانی دل به مهر ریما دختری از فاو بسته است آن دو قرار ازدواج گذاشته انداما چندروز مانده به مراسمشان جنگ میان ایران و عراق آغاز میشود . برادر و پدر ریما عضو حزب بعث شده اند و دیگر دشمن ایرانیان هستند .سمیر نیز داوطلبانه به سپاه پیوسته و جزو رزمنده های صاحب مقام شده است . ریما به ایران پناه می آورد تا سمیر را پیدا كند اما برادرش كه اكنون فرمانده ی بعث شده است او را گروگان میگیرد تا با سو استفاده از عشق سمیر به ریما ، اطلاعات عملیاتی را از سمیر بگیرد .
بیشتر ...