دختر جوانی برای تعمیر رادیوی پدربزرگش به مغازه منصور مراجعه میكند. منصور به او علاقهمند میشود. او از مكالمهی دختر جوان با دوستش متوجه میشود كه ساكن یكی از شهرستانهای استان تهران است. منصور تصمیم میگیرد هرطور شده او را پیدا كند
منصور از طریق پدربزرگ دختر مورد علاقه اش را پیدا می كند. او عطیه را مییابد و این سرآغاز ...
منصور در دماوند با پیرمردی مواجه میشود كه آلزایمر دارد و گم شده است. منصور او را سوار اتومبیل ...
منصور تصمیم میگیرد هرطور شده دختر مورد علاقه اش را پیدا كند. بنابراین هر روز با پیكان استیشناش ...
روزی دختر جوانی به نام عطیه برای تعمیر رادیوی پدربزرگش به او مراجعه میكند. منصور به او علاقهمند ...