عباس پسرك 14 ساله كه همیشه در رویای مرد شدن همچون پدرش قدرت ، خود را می پندارد ، یكروز ناگهان با صدای مادرش عشرت به قصد خریدن نان سنگك از خواب برخاسته ،عازم می شود
كلثوم كه به شدت خرافاتی است با به زمین خوردن رعنا اصرار دارد كه حسودان عروس را چشم زدند و ...
سر و كله غلام كفتر باز بعد از سالها در محله پیدا می شود. او مفلس و ورشكسته به خانه قدرت می ...
كلثوم مادر قدرت كه بسیار خرافتی است و با وصلت پسرش با عشرت مخالف بوده، به خاطر علاقه زیادش ...