«محسن سوهانی» ـ مدیركل هنرهای نمایشی رادیو و مدیر رادیو نمایش با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دربارهی روند چابكسازی و مدیریت رسانه و چالشهای آن در دنیای امروز ـ آنگونه كه باید باشد و آنگونه كه هست ـ به اظهار نظر پرداخت .
این مدیر رسانه همچنین از رویكرد جدید رادیو نمایش به برنامه سازی و تعامل با مخاطب اشاره كرد و درباره برنامه های در حال پخش این شبكه و همچنین برنامه هایی كه در آینده نزدیك قرار است تولید شوند، خبرهایی را اعلام كرد.
«تغییر محتوای شبكههای رادیویی با تغییر رویكرد صداوسیما»، «رسانه ملی و مردم؛ تقابل یا تفاهم»، «وضعیت دریافتی هنرمندان رادیو نمایش»، «بازگشت برنامههای تركیبی به رادیو نمایش» و «ویژه برنامه های نوروز و رمضان 1401 این شبكه رادیویی» دیگر محورهای مورد بحث با حضور مدیر رادیو نمایش بود.
در این نشست همچنین نیما شمس الدین ـ مسئول فضای مجازی رادیو نمایش ـ و معصومه نورزاد ـ كارشناس خبر رادیو نمایش ـ محسن سوهانی را همراهی كردند.
مدیریت تحول خیلی تعیین كننده است
این مدیر رسانه درباره ی تغییرات ساختاری در سازمان صداوسیما و طرح تحول كه با حضور پیمان جبلی مطرح شده است، اظهار كرد: واقع بینانه و با نگاه تخصصی، ایجاد هر تغییری هم فرصت هایی به دنبال دارد و هم تهدیدهایی. پس روش در مدیریت تحول خیلی تعیین كننده است. اما به هر روی تحول و روزآمدی یك ضرورت گریز ناپذیر محسوب می شود. در یك سازمان رسانه ای خلاق هر چقدر فاصله بین رأس مدیریت كلان با بدنه ی اجرایی، كمتر باشد، كار خیلی بهتر پیش می رود؛ چرا كه در یك شبكه رادیو و تلویزیونی محوریت، با صف یعنی عوامل تولید است.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
برای ایجاد هر تحولی شرط اصلی اقناع بدنه است
سوهانی ادامه داد: در بحث تحول آفرینی، به ویژه در مختصات سازمان صداوسیما، مساله اصلی این است كه بیش از شناسایی مشكل، روش برطرف كردن آن اهمیت دارد؛ اینكه با چه روشی می خواهیم اصلاح را انجام دهیم. چراكه جوانب مختلف و متغیرهای زیادی وجود دارد كه باید همگی مد نظر قرار گیرند. این موضوع به یك جراحی حساس و ظریف پزشكی می ماند.
مدیركل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش با بیان اینكه ركن اصلی هر نوع مدیریتی در حوزه فرهنگ، قطعا عامل انسانی است، گفت: تا ما نتوانیم سرمایه انسانی را با خودمان همراه كنیم، چیزی درست نمی شود. برای ایجاد هر تحولی شرط اصلی اقناع و همراه سازی بدنه ی سازمان است. گرچه ایجاد تحول در سازمان صداوسیما نیاز به طراحی یك مدل بومی و چندوجهی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود آن و ابعاد مختلفش دارد اما قطعا مبنای آن باید بر تعامل، اقناع و همراه سازی تمام سطوح بدنه ی سازمان استوار باشد. ابتدا باید مدیران ارشد و میانی توجیه و همراه شوند و سپس تمامی عوامل سازمانی را با روش های مدیریتی انگیزشی و عالمانه با تحول همراه سازند؛ آن هم مشتاقانه چرا كه ایجاد انگیزش یك اصل طلایی در مدیریت تحول است. این روند برای یك موضوع تحولی شاید بیش از یك سال زمان ببرد و البته كه سكوت در قبال آن موجب شایعه سازی و حاشیه می شود كه اثری فرسایشی و ضد تحول دارد.
او ادامه داد: از نظر علمی هم به قضیه نگاه كنیم همین طور است و موضوع «مدیریت تحول» یك سرفصل آكادمیك است. از منظر علمی روش عامل تعیین كننده ی نظریه است و در علم مدیریت نظریه های مختلفی برای روش تحول سازمانی وجود دارد: مدل مدیریت تغییر لوین، مدل 7 s مك كینزی، مدل نظریه مدیریت تغییر جان كاتر، مدل آدكار، نظریه تلنگر Nudge، مدل گذار بریجز، چارچوب تغییر كوبلر راس، مدل تغییر ساتیر و … اما نكته ی بنیادین این است كه تمركز تمام این نظریه ها بر تعامل اثربخش با نیروی انسانی به عنوان عاملان تحول آفرین استوار است.
به گفته این مدیر رسانه «تحول وقتی در نگاه انسان ایجاد شود، در روح سازمان هم جاری و ساری می شود؛ بنابراین، مهم ترین اصل در روش ایجاد تحول این است كه بتوانیم بدنه سازمان صداوسیما و به ویژه بدنه خلاق و تولید را با هر تغییر مدیریتی كه می خواهیم بدهیم، همراه و همدل و اقناع كنیم. در واقع مساله چندوجهی است اما شرط اول تحول، تعامل و اقناع سازی است.»
دهه 60 می تواند مكتب مدیریتی برای تحول باشد
وی در ادامه با این پرسش كه آیا در روند آنچه كه در صدا عرضه می شود، با گفتمان جدید تغییری ایجاد خواهد شد؟ مواجه شد و در پاسخ اینگونه اظهار كرد: وقتی از گفتمان انقلاب صحبت می كنیم، یك گفتمان اصیلی است كه می تواند تبدیل به یك تمدن، حوزه های تخصصی، سبك و مكتب شود، اما این اتفاق تا كنون به طور مطلوب و ایده آل نیفتاده است. گسستی باعث شده كه آن دوره فراموش شود و حالا در یك تناقضات و تعارضاتی هستیم كه باید آنها را حل كنیم. در همین سبك های مدیریتی و در سبك مدیریت تحول، اگر اوایل انقلاب، دوران جنگ، سال های دهه 60 و وضعیت مدیریتی كشور را بررسی كنیم، خودِ این می تواند یك مكتب مدیریتی باشد؛ به عنوان مثال در دوران دفاع مقدس ما این شرایط را داریم كه نیروی رزمنده از فرمانده خودش جلوتر است و شوق بیشتری برای تحقق هدف ملی یا سازمانی دارد. اوایل انقلاب نیز همین طور بوده است؛ یعنی بدنه مردم و افكار عمومی در مواردی شاید از سران انقلابی هم پیشی می گرفته و پیشتاز بوده. این شور و شوق بدنه و توده های جامعه به خودی خود یك مكتب و روش است. منتهای مراتب خیلی اوقات ما آمدیم و در مدل های مدیریت توسعه دوگانه رفتار كردیم؛ در حالی كه نمی شود هم از روش های غربی كه متناسب با ریشه های فرهنگی آن جوامع است استفاده كنیم و هم گفتمان اصیل داشته باشیم؛ چراكه در نهایت یك پدیده نامتوازنی شكل می گیرد.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
اگر شیخ بهایی سریال می ساخت
این مدیر رادیو كه دانش آموخته ی مدیریت رسانه است، با اعتقاد بر اینكه ما هنوز نتوانسته ایم به گونه ای ایده آل «گفتمان انقلاب اسلامی» را وارد حوزه های تمدنی كنیم، اظهار كرد: علم اگر تك ساحتی باشد و تبدیل به عمل نشود به سطح حرف و شعار تقلیل پیدا می كند. گیر بزرگ كار ما در بسیاری موارد همین است. فرهنگ و ایدئولوژی باید از رهگذر دانش و تخصص تبدیل به نظریه و مكتب و صدالبته عمل و محصول شود.
وی در همین زمینه یادآور شد: به دوران صفویه برگردیم (قله ی رفیع تمدن ایرانی-اسلامی). كافیست تنها به مورد شیخ بهایی كه حتی عرب تباری هضم شده در فرهنگ ایرانی بود نگاهی بیندازیم، هنوز كه هنوز است وقتی حرف از فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی می شود آثار معماری او مصداق پیدا می كند. تجلی دنیایی از حرف و حكمت در كالبد فن معماری. تمدن سازی یعنی همین. شیخ بهایی یك استادكار معمار معمولی یا به عبارتی تكنوكرات نبود. بلكه آمیزه ای از ایدئولوژی اسلام، فرهنگ ایرانی، علوم و فنون مختلف و… و… بود. شیخ بهایی نوعی اگر مثلا در عصر جدید به سر می برد و به فن تولید فیلم و سریال یا برنامه سازی رادیویی یا تلویزیونی هم مشغول می شد، قطعا اثر ایرانی ـ اسلامی تولید می كرد. عامل تمدن ساز باید سرمایه ی انسانی ذوالفنون، چندبعدی و تسخیرگر باشد نه صرفا ایدئولوگ، تكنوكرات یا آكادمیسین تك ساحته. مهمی كه اكثر دولت های پس از انقلاب به آن بی توجه بودند و بر اثر فقدان جامعیت نگاه در مدیریت و برنامه ریزی، چرخ توسعه ی مملكت را نامتوازن ساختند …
سوهانی مطرح كرد: در بحث گام دوم گفتمان انقلاب اسلامی دغدغه ما این است كه فكر كنیم چطور می توانیم گفتمانی كه داریم را تبدیل به تمدن درخشانی در جهان اسلام كنیم تا تبدیل به یك الگو شود و كشورهای دیگر هم تاثیر بگیرند؛ كاری كه البته دشوار هم است.
پرورش نیروی انسانی برای ما یك چالش بوده است
محسن سوهانی افزود: در مباحث توسعه ما از دوره عباس میرزا و بعد از پیدایش تفكرات تحول خواهانه، تا به امروز این چالش را داشتیم كه جامعه ی روشنفكر ما بیشتر به دنبال تقلید رفته تا تسخیر؛ به همین دلیل بر روی كلیدواژه های «مدیریت تسخیر» و «رسانه ی تسخیری» باید توجه كنیم. خیلی از كشورها مثل ژاپن در جنوب شرقی آسیا به درستی در این مسیر گام برداشته اند؛ به عنوان مثال در انیمیشن هایی كه تولید می كنند توانسته اند مولفه های ملی، قومی و فرهنگی خودشان را با این كلیدواژه ها تطبیق دهند و به تولیدی برسد كه هم پیشتاز است و هم متعلق به خودش است. ما از این موارد خیلی كم داریم و كار خیلی آسانی هم نیست. پرورش نیروی انسانی تسخیرگر كار آسانی نیست و در تمام این سالها برای ما یك چالش بوده است.
طرح تحول، محتوای شبكه های صدا را تغییر خواهد داد؟
سوهانی در ادامه در پاسخ به اینكه آیا ساختاری جدید در صدا صورت خواهد گرفت و رویكرد جدید سازمان، محتوای شبكه های صدا را تغییر خواهد داد؟ اظهار كرد: ماهیت صدا نسبت به تلویزیون تفاوت دارد و رسانه ای گرم و فرهیخته تر به حساب می آید. اما نكته ای كه وجود دارد این است كه خیلی از اوقات باید ببینیم خطوط قرمزی كه ترسیم می كنیم، تا چه حد درست است. چقدر با منطق تخصص دنیای امروز تناسب دارد؛ دنیایی كه از نظر رسانه ای محدودیتی نمی شود برایش قائل شد. این یك واقعیت است و ما اگر تجربه ی فرهنگی مان را از همان دهه ی 60 بخواهیم مرور كنیم، می بینیم كه نمی توان با ابزار تكنولوژیك مبارزه كرد؛ چراكه راه خودش را پیدا می كند. در نتیجه تسخیر كردن، تنها راه پیش روست. در زمانه ای زندگی می كنیم كه نمی توانیم نگاه حذفی نسبت به فنآوری داشته باشیم؛ با توجه به این شرایط و معادلات دنیای امروز، عصری كه شبكه ای است و فلسفه رسانه ای تغییر كرده و روز به روز هم شتاب بیشتری دارد.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
رسانه چه زمانی مرجعیت خود را از دست می دهد؟
مدیركل هنرهای نمایشی رادیو با طرح این پرسش كه واقعا گفتمان انقلابی كه ما از آن صحبت می كنیم، چه تعریف درستی از مختصاتش داریم؟ ادامه داد: دایره ی این گفتمان چه چیزهایی را شامل می شود، چه چیزهایی انقلابی است و چه چیزهایی انقلابی نیست. یكی از چالش های بزرگ مملكت ما به ویژه در حوزه فرهنگ این بوده است. زمانی كه از discourse (گفتمان) حرف می زنیم، چیزی است كه یك چارچوب آكادمیك و مشخصی دارد. شامل پیكربندی و دال های شناور و مركزی می شود. وقتی كه این موارد روشن شد، به تناسبش گزاره های دیگر هم معنا پیدا می كند. اما در برخی موارد ما به جای تعریف دقیقِ علمی و آكادمیك، سلیقه های شخصی را حكمفرما كرده ایم؛ یعنی من مدیر فرهنگی سلیقه شخصی خودم را دال مركزی انقلاب گذاشته ام و این تصمیم غلطی است كه باعث می شود دایره انقلابی بودن محدود شود و آدم های زیادی روز به روز از آن خارج شوند و خطوط قرمز من هم آنقدر پررنگ شود كه اصلا رسانه مرجعیت خودش را از دست بدهد.
نتایج پژوهشی كه مُهر بایگانی خورد
او با اشاره به اینكه باید در دنیای رسانه نگاه تخصصی داشته باشیم، یادآور شد: باید بدانیم كه در دنیای امروز با چه روش هایی پیش برویم. ابعاد اثرگذاری اجتماعی رسانه بسیار پیچیده است. به عنوان مثال به تجربه ای كه در دوره پهلوی اتفاق افتاد و به انتشار كتابی به نام «صدایی كه شنیده نشد» منجر شد اشاره می كنم: آقای علی اسدی كه زمانی رئیس مركز تحقیقات تلویزیون بود، پروژه ای را با آقای مجید تهرانیان (جامعه شناس) و جمعی از جامعه شناسان مطرح می كند و خواستار این می شود كه بررسی شود، محورهای محتوایی رادیو و تلویزیون ملی ایران چه تاثیری بر بدنه اجتماعی جامعه ایرانی دارد. پژوهشی به روش دلفی (Delphi method) و آینده پژوهی انجام می دهند. جالب است به این نتیجه می رسند كه پمپاژ گرایش های افراطی لیبرالیستی، شاه دوستانه و ایران باستانی به دقیقا نتیجه عكس می دهد و در افكار عمومی جامعه ایران منجر به تقویت و شتاب انقلاب مذهبی خواهد شد. آقای قطبی آن موقع به این پژوهش مُهر بایگانی می زند و توجهی به دستاورد این پژوهش نمی كند. نتیجه آن این می شود كه در دهه 80 این كتاب تحت عنوان «صدایی كه شنیده نشد» منتشر می شود. همین موضوع آن زمان كه شبكه های اجتماعی با این وسعت در دنیا شكل نگرفته بود، چقدر جای توجه بود كه رسانه موقعیت بسیار پیچیده ای دارد و اینكه ما نمی توانیم افكار عمومی را نادیده بگیریم.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
افكار عمومی برای رسانه مثل آب برای ماهی است
مدیر رادیو نمایش در ادامه سخنانش با تاكید بر اینكه «اگر پیامی را قرار است به افكار عمومی منتقل كنیم، روشمان حتما باید ناظر بر افكارسنجی و ذائقه سنجی دقیقی باشد»، در این زمینه اظهار كرد: رسانه در این امر ناگزیر است. افكار عمومی برای رسانه، مثل آب برای یك ماهی است. منِ مدیر رسانه اگر دركی نسبت به این موضوع نداشته باشم، اگر ندانم جامعه شناسی مخاطب یعنی چه، نفهمم علوم شناختی یعنی چه، كاركرد ابزاری كه با آن می خواهم كار كنم را مطلقا نشناسم، نتیجه همان بحث شعارزدگی می شود. همان تجربه «صدایی كه شنیده نشد» تكرار می شود. به خیال خودم فكر می كنم تفكر انقلابی را در جامعه پیاده می كنم، اما در اصل اثر برعكسی می گذارم و ممكن است منجر به نتیجه ای شود كه كاملا با منافع امنیت ملی و اصول گفتمانی من، در تضاد و تقابل باشد.
رسانه ملی و مردم؛ تقابل یا تفاهم؟
این مدیر رسانه با تاكید بر اینكه بزرگترین كلیدواژه رسانه ای اقناع است، در این زمینه گفت: بالاترین سطح اثرگذاری رسانه ای اقناع است. من تا زمانی كه به عنوان رسانه، افكار عمومی را به رسمیت نشناسم و حداقل نتوانم در همین فضای مجازی، data mining (داده كاوی) و رصد اطلاعات و روش های تحقیق علمی را لحاظ كنم، تعاملی شكل نمی گیرد. این ها مسائل بنیادی است كه اگر به دنبال تحول به معنای واقعی هستیم، فرقی ندارد چه در رادیو و چه در تلویزیون، باید این موضوعات را در نظر بگیریم. هیچ مغایرتی هم با ارزش های ما ندارد. من اگر بخواهم یكسری اصول بنیادین انقلاب اسلامی را در جامعه نهادینه كنم، شرط آن این است كه ابتدا تعامل و مفاهمه و گفت و گویی را شكل دهم تا بعد بتوانم به یك اقناع برسم. حال اینكه چقدر بتوانم اقناع كنم، هنر من رسانه است. اگر نتوانم با افكار عمومی وارد گفت و گو و مفاهمه بشوم و اثر بگذارم، این ضعف من رسانه است. باید این آسیب را در خودم پیدا كنم.
وی تاكید كرد: ذات ابزارهای رسانه ای رادیو و تلویزیون تعدیل كننده است. ما اگر از این ابزار درست استفاده كنیم خیلی از تضادها و تعارض ها را می تواند با قابلیت ابزاری خودش تعدیل كنیم و جامعه را به یك تعادلی برسانیم. اگر این اتفاق نمی افتد، یعنی اینكه من اشتباه عمل می كنم.
چرا نگاه به روز مدیران صداوسیما را چندان روی آنتن نمی بینیم؟
سوهانی در ادامه نشست ایسنا با این پرسش مواجه شد كه چرا در سازمان صداوسیما با وجود برخی مدیرانی كه در تئوری نگاه به روز رسانه ای دارند، اما همچنان شبكه ها و برنامه هایی را شاهد هستیم كه مخاطب در آن حلقه مفقوده است و آنگونه كه باید و شاید چنین نگاهی حاكم نمی شود؟
مدیر رادیو نمایش در پاسخ به این پرسش توضیح داد: زمانی كه ما می گوییم مدیریت رسانه، در واقع از یك دانش و مهارت سخن می گوییم. شاید هنوز آنگونه كه باید، نیروی انسانی و سرمایه لازم انسانی را نتوانسته ایم پرورش دهیم و بی تعارف فضای دانشگاهی ما هم اشكال دارد. آسیب را در این می بینم كه فضای دانشگاهی ما در این زمینه روابطش با حوزه عملی و اجرا قطع است. وقتی می گوییم مدیریت رسانه خود مهارت است؛ یعنی من باید معنای راهبرد را بدانم، دانش ارتباطات هم داشته باشم و بقیه موارد نظری و تئوری را هم بفهمم. از سویی بدانم كه اگر بخواهم این موارد را به زبان تلویزیون و رادیو ترجمه كنم، چه باید كنم و این مسئله ی خیلی مهمی است. حتی باید بفهمم تاثیر یك تاش ساده نوری بر روی یك پلان و یك افكت موسیقی در رسانه یعنی چه.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
فقر بودجه، بزرگترین مانع
او در ادامه نشست، «كمبود امكانات لازم» و «بحث مهم بودجه» را از جمله مواردی برشمرد كه خلاء هایی را در رادیو موجب می شوند و در این زمینه توضیح داد: به ویژه حوزه هنرهای نمایشی با این كمبود روبه روست و متاسفانه در یك دهه ی اخیر در بحث بودجه و نیروی انسانی اجحاف صورت گرفته است؛ به نوعی كه نیروها را در حال حاضر باید به حداقل از رضایت برسانیم تا بیایند و كارشان را انجام دهند. ولی در سطوح راهبرد محتوایی و متن كارمان را شروع كردیم و حتی به این تصمیم رسیدیم كه با سیمافیلم تولیداتمان را به اشتراك بگذاریم.
سوهانی در پاسخ به پرسش دیگری درباره دلایل كاهش مخاطبان رسانه ملی نیز توضیح داد: وقتی می گوییم سازمان رسانه ای خلاق، یعنی سرمایه های انسانی اش خلاق هستند. همه رسانه های دنیا آدم خلاق را روی هوا می قاپند، اما رسانه ما اینگونه نیست به این دلیل كه ساختار و سازو كارمان اداری است و منِ مدیر غرق در سازمان اداری می شوم. این نوع نگاه، روحیه ای را در ما تضعیف می كند كه دقیقا نقطه مقابل یك سازمان رسانه ای است. البته موافق هم نیستم كه بی انصافی كنیم و بگوییم مطلقا كاری انجام نشده. به عنوان مثال شبكه نسیم تجربه خوبی بود. یا بسیاری دیگر از شبكه هایی رادیویی و تلویزیونی در مقاطعی از زمان كیفیت و اثرگذاری مناسبی داشته اند. سازمان صداوسیما نیروهای بسیار خوب و نخبه و خلاقی در كف بدنه اش دارد اما آنگونه كه باید از آنها استفاده نمی كند.
مدیر رادیو نمایش در پاسخ به اینكه تا چه میزان جسارت برنامه سازان را می پسندد و از آنها حمایت می كند؟ اظهار كرد: حتما می پسندم و حتما تا جایی كه ممكن باشد پشت برنامه سازان هستم.
از اعلام موجودیت «رادیو پلاس» تا احیاء دوباره رادیو تئاتر
سوهانی همچنین درباره ی ضرورت و خط مشی رادیو برای فعالیت چند رسانه ای نیز اظهار كرد: به طور كلی در ارتباط با مقوله توسعه بر روی توازن تاكید دارم. یعنی می گویم حتما باید توازن درستی در نسبت بین سنت و تجربه و واقعیات و اقتضاعات روز برقرار شود. در حوزه نمایش رادیویی هم راه بسیار دشواری پیش رو داریم؛ چرا كه نمایش رادیویی سنت خیلی دیرینه و یكی از قدیمی ترین حوزه های فرهنگی هنری كشور است.
وی افزود: همین حالا «استودیو هشت» رادیو نمایش قدیمی ترین استودیوی صدا و سیماست. پردیس كهنسال ارگ رادیو واقع در میدان 15 خرداد، میراثی به جا مانده از دهه ی 20 است كه از چندسال پیش قرار است موزه سازمان صداوسیما شود. اما اینكه بگویم طی كمتر از یك سال حضورم در اداره كل هنرهای نمایشی رادیو چند درصد در این حوزه خوب پیش رفتیم، صادقانه بگویم، 20 درصد. یعنی 80 درصد دیگر مانده كه بتوانیم به ایده آل مطلوب خودمان برسیم. اما همین كه طرح موضوع كردیم تا به عنوان مثال ژانری به عنوان «رادیو پلاس» موجودیت پیدا كند، یا اینكه بر روی رادیو تئاتر كار كردیم تا دوباره احیاء شود، به نظرم تجربه های خوبی است. اما هر كسی بخواهد وارد حوزه تحول و مدیریت تحول در جامعه ما شود، واقع بینانه باید پی هر چیزی را به تنش بمالد. می بینید كسانی كه در تاریخ ما نماد تحول خواهی بودند به چه سرنوشتی دچار شدند؛ از امیركبیر تا قائم مقام فراهانی. با این حال نباید ناامید شد و به تدریج و پیوسته باید كار را پیش برد.
سوهانی در پاسخ به اینكه آیا درخصوص اعتبارات پایین رادیو در قیاس با تلویزیون و از طرفی میزان دریافتی های پایین تر هنرمندان كه در مواردی منجر به این شده كه شبكه ها با برنامه سازان ثابتی همكاری كنند و به نوعی دروازه های شبكه ها بسته بماند، توجهی، دغدغه و راهكاری وجود دارد؟ توضیح داد: سرمایه گذاری بر روی فرهنگ و رسانه نباید دست چندم باشد. این یك خطای راهبردی است. متاسفانه خیلی وقت ها نگاه ما به فرهنگ و هنر و رسانه نگاه ابزاری بوده است و آن طور كه باید به ضریب بالای ابعاد نرم افزاری انسان ساز و تمدن ساز آن توجه نداشته ایم. آسیب های این موضوع را هم را در بازه های 10 ساله و روی كارآمدن نسل های مختلف به عینه مشاهده كرده ایم. شكاف نسلی عجیب و غریبی كه سال هاست با آن مواجهیم ماحصل توجه نكردن به این حوزه های راهبردی است.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
در قبال هنرمندان چكشی برخورد كردیم و حذف كردیم
مدیركل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش سپس با بیان اینكه خود او نیز این انتقاد را داشته كه سازمان صداوسیما بعضا در مقابل سرمایه هایش نگاه نادرستی دارد، در این زمینه اظهار كرد: قشر هنرمند سرمایه های اجتماعی و ملی و سرمایه های نظام، انقلاب و سازمان صداوسیما هستند. با اینها نمی شود با نگاه اداری رفتار كرد. ما خیلی جاها انتقاد داریم كه چرا برخی هنرمندانمان به آغوش دشمن می روند. مثلا سفارت فرانسه نشسته خباثت می كند، سرویس اطلاعاتی اینها یا انگلیس ها هنرمندان ما را جذب می كنند، به آنها مدال لژیون دونور می دهند و در راستای اهدافشان بهره برداری می كنند. اما باید بپرسیم ما در قبال هنرمندانمان چه می كنیم!؟ آیا ما مسوولیتی نداریم كه آنها را جذب اهداف راهبردی انقلاب اسلامی كنیم؟ در این چند سال كدام دستگاه فرهنگی مان دلسوزانه و مسوولانه ساز و كاری داشته كه بیاید و متولی صیان از هنرمندان باشد؟ در عوض متاسفانه اغلب با برخورد چكشی حذف كرده ایم. اما آسیب شناسانه با رویكرد جذب و پرورش، آن هم در درازمدت كمتر كاری صورت داده ایم.
وی افزود: یكی از چالش های بزرگ مركز هنرهای نمایشی رادیو در حوزه ی مهم سرمایه ی انسانی، به ویژه بازیگران آن دسته افرادی هستند كه نه كارمند سازمانند و نه اینكه بعد از سال ها و دهه ها سابقه ی كار خودشان این موضوع را قبول دارند و البته شخصا به آن ها حق می دهم. نام نمی برم، اما در مجموعه بعضا هنرمندانی داریم كه در تئاتر و هنرهای نمایشی كشور نخبه و پیشكسوت هستند اما در خرج معاش روزمره در مانده اند.
چرا كمیت در سازمان ها مهم است؟
نیما شمس الدین ـ مسئول فضای مجازی رادیو نمایش ـ نیز درباره ی وضعیت بودجه و دریافتی هنرمندان درباره ی اینكه آیا امكان كم كردن برنامه ها وجود ندارد، در قبال آن دریافتی هنرمندان بیشتر شود؟ یادآور شد: بودجه هایی كه اختصاص پیدا می كنند ردیف هایی دارد كه نمی شود به عنوان مثال بودجه ای كه به برنامه سازی اختصاص پیدا كرده را در حوزه ستادی مصرف كنیم. نكته دیگر اینكه هر برنامه ای تعرفه ای دارد كه خیلی هم نمی شود آن را افزایش داد. انحراف ایجاد می شود.
سوهانی نیز در ادامه یادآور شد: متاسفانه منطق ستادی سازمان كمیت محور است. یك آسیب بسیار بزرگ این است كه در تمام سازمان های رسانه ای دنیا مبنای منطق تولید صف است اما در سازمان صدا و سیما معادله برعكس شده و چهارچوب های دست و پاگیر ستادی صف را پیش می برد. آن هم در شرایطی كه متاسفانه برخی از مدیران ستادی ما اصلا هیچ زمینه ی ذهنی و تجربه ای نسبت به تولید یك برنامه تلویزیونی یا رادیویی ندارند و صرفا از زاویه دید كمیت گرای خودشان برنامه ریزی می كنند
وی در پاسخ به این پرسش كه چرا كمیت در هر سازمانی مهم است، گفت: به دلیل اینكه نگاه اطلاعات برنامه ریزی كه در هر سازمانی وجود دارد، منطق آن منطق كمی است. ارزیابی كه دارد ارزیابی كمی است. یكی از چالش های صدا و سیما همین است. ارزیابی هایش مشكل دارد. چرا كه با نگاه كمی نمی شود كیفیت را ارزیابی كرد. باید هم در ارزیابی و هم تخصیص بودجه به روشی درست، متعادل و موزون رسید. باید به سمتی در چابك سازی رفت كه قدرت تصمیم گیری مدیران رسانه ای شبكه ها بیشتر شود. تصمیم گیر حتی در زمینه بودجه خود مدیر باشد، مدیریت به معنای واقعی یعنی همین.
سوهانی با اشاره به رویكرد اداره كل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش در این زمینه، اظهار كرد: این حوزه سال ها مركز هنرهای نمایشی رادیو بود تا این كه در برهه ای سطحش به اداره كل تنزل پیدا كرد. حالا اینكه چه سیاستی بود؟، من اینطور شنیدم كه می خواستند آن را تعطیل كنند. این باعث شد بودجه و اعتبار این حوزه كاهش پیدا كند. بودجه ای كه مستقیم از ستاد سازمان می آمد، كاهش پیدا كرد، به نوعی كه در تمام این سالها اگر هم تصاعدی بالا آمده باشد، با توجه به نرخ پایین پایه آن، خیلی هم جبران نشده است.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
ایده های مغفول مانده رادیو برای فضای مجازی در نبود بودجه
شمس الدین در ادامه درباره ی حوزه فضای مجازی رادیو نیز گفت: خوشبختانه با حضور آقای دكتر ما چند تا ایده مغفول مانده در فضای مجازی را به سرانجام رساندیم؛ از جمله تیزرهای شبكه. كار جدید دیگری شروع كرده ایم مبنی بر اینكه در حوزه نمایش های رادیویی تیزرهای خوبی داشتیم و به مرحله ای رسیدیم كه در بخش فضای مجازی صدا اول شدیم. اما در حوزه برنامه ها و معرفی آنها جای خالی داشتیم كه به تلویزیون مجازی ایستگاه صد و هفت و نیم كه به معرفی برنامه ها اختصاص داشت، رسیدیم اما به لحاظ بودجه ای متاسفانه به قدری ضعیف هستیم كه با توجه به اینكه بیشترین هزینه را بین شبكه های رادیویی، شبكه نمایش انجام می دهد، اما باز هم كم است. در جلسات مختلف معاونت صدا این مسئله را خدمت مدیران برنامه ریز مطرح كردم كه بودجه، بودجه ای نیست كه بشود كار كرد. چندین ایده و پادكست داشتیم و داریم كه به محض آزادی بودجه روی فضای مجازی خواهیم آمد.
وی در پایان سخنانش تاكید كرد: فضای مجازی دو شرح وظیفه روشن دارد، جذب مخاطب و امتداد پیام به آنتن. ما الان فقط در حال جذب مخاطبیم. درباره ی شرح وظیفه دوم فكری نكرده ایم.
ضرورت حفظ «پرانتز باز» و «دیالوگ» در رادیو نمایش
سوهانی همچنین درباره ی ضرورت بازگشت برنامه های تركیبی به رادیو نمایش و رویكرد این شبكه در این خصوص نیز توضیح داد: این تصمیم ناظر بر استنباطی است كه نسبت به رسانه رادیو دارم كه یكسری اختلافات ماهوی با تلویزیون دارد. رادیو رسانه گرمی است و مخاطب وفادار دارد. در ماشین هم كه می نشینیم، خیلی علاقه ای نداریم شبكه های رادیویی را عوض كنیم. هر مخاطبی به زعم خودش به شبكه ای خاص تمایل دارد و روی آن موج تنظیم می كند. همین مساله باعث می شود نگاهمان اینگونه باشد كه سعی كنیم با اینكه شبكه تخصصی در حوزه هنرهای نمایشی هستیم اما جنسمان جور باشد. طبیعتا در نظر داریم برنامه هایی مانند «دیالوگ» و «پرانتز باز» كه در حوزه های تخصصی سینما و تئاتر تولید می شوند و نقد جدی به این حوزه ها دارند، حفظ و تقویت كنیم. با این نگاه سعی كردیم برنامه تركیبی را به رادیو نمایش برگردانیم.
از برنامه ریزی و مهندسی محتوایمان دفاع می كنم
مدیر هنرهای نمایشی و رادیو نمایش درباره ضرورت ساخت سریال هایی با مضامین تاریخی اساطیری و اینكه تا چه میزان در دستور كار این شبكه است؟ با نقبی به فضای گفتمان انقلاب اسلامی، اظهار كرد: كسی كه عنصر ایرانی بودن را از كنار عنصر اسلامی بودن در برآیند جمهوری اسلامی ایران حذف كند، مرتكب خیانت می شود. توجه به اساطیر ایرانی نه تنها منافاتی با گفتمان انقلاب اسلامی ندارد، بلكه لازمه و تكمله آن است. ما نیز در شبكه برنامه ریزی انجام داده ایم تا اولا سردبیرها را برگرداندیم؛ به عنوان مثال آقای مجید نظری نسب بعد از مدت ها به رادیو بازگشته اند و تخصص ایشان در مقام نویسنده همین موضوعات است و خود ایشان در همین دوره چندین نمایشنامه درخشان با موضوع اساطیر ایرانی نوشته اند.
سوهانی گفت: به شدت در این مدت از برنامه ریزی و مهندسی محتوایمان دفاع می كنم. اینكه حساس بودیم و برنامه ریزی استراتژیك داشتیم و نگاهمان رنگین كمانی بوده و سعی كردیم تنوع ژانر و موضوع را در حوزه نمایش در نظر بگیریم و البته راهبرد اصلیمان تمركز بر روی تمدن سازی در راستای گام دوم انقلاب بود.
ساخت نمایشی از زندگی مقام معظم رهبری
مدیر اداره كل هنرهای نمایشی رادیو از ساخت نمایش های جدید ویژه نوروز خبر داد و گفت: رویكرد طنز را برای نوروز خواهیم داشت. نمایش هایی جذاب و متفاوت كه صرفا یكی از آن ها را لو می دهم و بقیه اش بماند برای بعد. "عبدل بیتل رستگار می شود" یك اثر طنز است در مورد تحول شخصیتی یكی از خوانندگان موسیقی عامیانه پیش از انقلاب در مسیر مبارزات انقلابی ... برای رمضان نیز شگفتانه های جذابی از متون قدیمی ادبیات نمایشی عامیانه ایران پیش بینی كرده ایم. به عنوان مثال "شمس و طغری" یكی از آن هاست كه اولین رمان تاریخی ایران محسوب می شود و عاشقانه ایست كه در عصر حمله مغول ها اتفاق می افتد.
سوهانی همچنین از ساخت مجموعه ای خبر داد كه به دوران نوجوانی مقام معظم رهبری می پردازد و در این زمینه توضیح داد: این سریال رادیویی كه طلوع نام دارد و به قلم و پژوهش آقای شهریاری زمانی نگارش شده، از این جهت كه تاكنون به آن پرداخته نشده، قابل توجه است و در بهمن ماه و هم زمان با دهه ی مبارك فجر پخش خواهد شد.
سوهانی درباره ی تجربه پخش سریال های تلویزیونی از رادیو نیز گفت: پیش از این «رادیو فیلم» را داشتیم. همچنین در دوره آقای دهقان نیری سریال هایی از رادیو پخش شد. اما من موافق نیستم چرا كه شكل پردازش درام این دو مدیوم با هم متفاوت است.
حكایت تحول صداوسیما در گفتههای یك مدیر
تجربه ساخت برنامه های تعاملی با «تخت ترنا» و «رادیو پلاس»
محسن سوهانی در پایان این نشست در خبرگزاری دانشجویان ایران، درباره ی تمایل رادیو نمایش به تجربه قالب های نوظهور و ساخت برنامه های تعاملی نیز گفت: در ارتباط با تولید ساختارهای نوین می توانم به «تخت ترنا» اشاره كنم؛ برنامه ای تعاملی كه در آن مهمان و مخاطب وارد هزار تو و كشمكش های نمایش می شوند كه اولین تجربه ی تئاتر اینتراكتیو رادیویی در دنیا بود و كار سختی بود. هم چنین "ارادتمند، آقای خاص" در ژانر رادیو پلاس كه با نقش آفرینی ایرج نوذری و تجدیدخاطره ی نمایش رادیویی معروف و قدیمی «ارادتمند، جانی دالر»، از رادیو نمایش و همزمان به صورت تصویری از شبكه نسیم سیما پخش شد.
سوهانی در پاسخ به اینكه برای ادامه این تجربه ها چه برنامه ای دارید؟ توضیح داد: باید این مسیر تجربه گرا را ادامه دهیم. مثلا قصد داریم فصل دوم برنامه ی «تخت ترنا» را تولید كنیم. همچنین ژانر نوظهوری كه خودمان طراحی كرده ایم و «رادیو پلاس» نام دارد كه پیوند میان ژانرها و زمینه های مختلف از رادیوتئاتر گرفته تا مستند، انیمیشن، عروسكی و... بر اساس رسانه ی خلاق صدا پایه است را پر قدرت تر ادامه خواهیم داد. این برنامه ها تجربیات اولیه بودند و ما هنوز از ایده آل مان دور هستیم. سعی می كنیم این تجربه ها را پخته تر كنیم.
انتهای پیام