نمایش سمفونی شهر- قسمت 5(تكرار) بالاخره خوانندهی سرود هم پیدا شد. یه بازیگر تیاتر؛ رضا رویگری. قرار شد واسه ضبط به یه استدیوی امن برن كه ته یه پاساژه. چند روزِ بعدی فریدون و رضا روی آواز كار و تمرین كردن. از طرفی شاه برای همیشه از كشور رفت و خیابونا شلوغ شده بود ولی همچنان شبها حكومت نظامی بود و ترس تا خرخرهی حكومت بالا اومده بود. اما قرارِ ضبطِ سرود سرجاش بود. صبح بود و فریدون و رضا و رحیم و یكی دو نفر دیگه، سازهای مورد نیاز رو یكی یكی و مخفیانه وارد استدیو میكردن. توی محلهی ارمنیها. تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی- مانی مستان
نمایش سمفونی شهر- قسمت 5(تكرار) بالاخره خوانندهی سرود هم پیدا شد. یه بازیگر تیاتر؛ رضا رویگری. قرار شد واسه ضبط به یه استودیوی امن برن كه ته یه پاساژه. چند روزِ بعدی فریدون و رضا روی آواز كار و تمرین كردن. از طرفی شاه برای همیشه از كشور رفت و خیابونا شلوغ شده بود ولی همچنان شبها حكومت نظامی بود و ترس تا خرخرهی حكومت بالا اومده بود. اما قرارِ ضبطِ سرود سرجاش بود. صبح بود و فریدون و رضا و رحیم و یكی دو نفر دیگه، سازهای مورد نیاز رو یكی یكی و مخفیانه وارد استودیو میكردن. توی محلهی ارمنیها. تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی- مانی مستان
نمایش سمفونی شهر- قسمت 4(تكرار) بالاخره خبرِ شهادتِ علی، پسرِ حاج رضا و زینبخاتون رسید. علی زیرِ شكنجهی ساواك طاقت نیاورده بود. كسی از كم و كیفِ این شكنجه خبر نداشت. همونجوری كه از كم و كیفِ باقیِ شكنجهها و كشتارِ ساواك خبری درز نمیكرد. همزمان با این خبر، حسین و فریدون متنِ ترانهی سرود را كامل كردند. با الهام از حوادثی كه در حالِ وقوع بود، مثل همین شهادتِ علی كه به طرز وحشیانهای اتفاق افتاده بود. سرود و ملودی آماده بود و حالا مونده بود خواننده. خوانندهای كه قرار بود این فریاد رو به گوش همه برسونه. بخاطر وضعیتِ ناپایدارِ كشور خیلی از خوانندههایی كه حسین و فریدون میشناختن از كشور یا رفته بودند یا اگه هم بودند، ریسکِ خوندن همچین سرودی رو قبول نمیكردند. خوانندهی این سرود اگه به دستِ دولت و ساواك می افتاد قطعا كشته میشد. پس فریدون رفت دنبالِ یه صدای تازه. یه بازیگرِ تیاتر كه قبلا توی یه نمایش خونده بود و آوازهی صدای خوبش بین بعضی از اهالی موسیقی پیچیده بود: رضا رویگری. قبل از اینكه به رضا برسیم، باید برگردیم به 2 سال قبل. جایی كه دوستِ رضا به كارگاه تیاتر اومد تا داستانِ یه خواب رو براش تعریف كنه. سال 1355؛ تهران. تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی، مانی مستان
نمایش سمفونی شهر- قسمت 3(تكرار) حسین سرافراز به خونهی فریدون خشنود اومد و قرار شد با هم روی شعر كار كنند. همهی كلمات قرار بود از دل همون روزها بیرون بیان. از الله اكبر و ایران و مسلسل و رگبار. دو خط اول رو نوشتند. همسرِ فریدون همون موقع پیش همسر حاج رضا بود. براش غذا درست كرده بود و سعی میكرد آرومش كنه. تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی، مانی مستان
نمایش سمفونی شهر- قسمت 2(تكرار) فریدونِ خشنود تونست به مطلع سرودش برسه. انقدر به الله اكبر گفتنهای كوچهها گوش داده بود تا از دلِ همونا، از دلِ كوچههای شهر، رسید به چیزی كه میخواست. هیجان داشت و حالا باید ملودی رو كامل میكرد. تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی- مانی مستان
نمایش سمفونی شهر- قسمت 1(تكرار) شبهای پاییزِ 1357. شبهای بیقراری بود. شبهایی كه سكوت یعنی ترس. سكوت یعنی تهدید. یعنی هرلحظه ممكنه در خونهت رو بكوبن. یا انقلابیهایی كه از ترسِ مامورین، كمك میخوان، یا مامورین كه دنبالِ اونا میگردن. صدای كوبیدنِ درِ خونه همیشه ترسناكه. حتا اگه خونهی خودت نباشه. شبهای پاییز 1357، ایران به نقطهی عطف نزدیك می شد... تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: میرطاهر مظلومی هنرمندان: علی اصغر دریایی، نازنین مهیمنی نویسنده: پوریا موسوی- مانی مستان