باران و سحر در كلینیك دكتر اقبالی مشغول به كار میشوند. همه چیز به شكل عجیبی خوب پیش میرود. درآمد خوبی دارند و اوضاع بر وفق مراد است، اما یك جای كار میلنگد؛ هر دویشان این را حس میكنند. برای عیان شدن آنچه پنهان است زمان زیادی نیاز نیست. كلینیك راه زندگی جایی نیست كه آنها فكر میكردند..
بیشتر ...